سه نسل، مغازه های سه نبش اينترنتی - زیگزاگ

پورتال های فارسی چگونه دگرگون شده اند؟
مناسبات در فضای مجازی در حال تغيير و تحول است. باور نمی کنيد؟ نگاهی به پورتال ها يا درگاه های قديمی ايرانی بياندازيد و سری به شمارنده بازديدکنندگان آنها بزنيد.
به جرات می توان گفت که اين پايگاه های اينترنتی اگرچه هنوز هم مشتری های خود را دارند، اما نتوانسته اند با روال وبگردی امروز ايرانی ها انطباق پيدا کنند.
حالا رسانه هايی تازه سر از خاک برآورده اند که می کوشند شيوه های مدرن تری را برای دروازه بانی اطلاعات و توزيع محتوا بر روی خط اينترنت تجربه کنند.
از روزی که نخستين صفحه های اينترنتی با جمع آوری چند لينک از سايتهای پراکنده ايرانی کوشيدند تا گشت و گذار وبگردهای فارسی زبان را آسانتر کنند، تا امروز سالهای زيادی نگذشته است؛ اما در همين فاصله، سه نسل متفاوت از پورتال های ايرانی، يکی پس از ديگری جلوه کرده اند و مسير تحول را پيموده اند.
نسل نخست : گويا و ياران
گويا، اپيدمی نسل نخست پورتال ها بود. چنان که هر کس می خواست پایگاهی پر بیننده راه بیندازد، می کوشید نتیجه کارش شبیه «گویا» باشد.
هنوز هم با گذشت سالها، اين سايت توانسته است جايگاه خود را بخصوص برای علاقهمندان خبرهای سياسی و فعالان سياست ايران حفظ کند. چنان که حتی برای بسياری از مخاطبانش، اينترنتگردی بدون استفاده از فانوس دريايی خوبی به نام گويا، معنا ندارد.
گويا برای دستيابی به اين موقعيت، از ابتدا کوشيد تا «رفتاری دموکراتيک» داشته باشد؛ از اين روست که در ميان لينکهای آن هم می توان به سايت خبرگزاری فارس، هم کيهان لندن و هم راديو زمانه دست يافت، به پايگاه فيلتر شده ادوار نيوز در تهران رفت و سپس راه را کج کرد به سوی ايسنا.
اما در سالهای اخير، گويا که کندتر از پيش به روز می شود و گستردگی و تنوع کمتری دارد، بيشتر مأمن ياران قديمیاش شده است که از دوران تعطیل بسیاری از مطبوعات ایرانی در اردیبهشت 79 از وفاداران این سایت شدهاند. طيفی که از محافظهکاران معتدل در ایران تا جریان های لیبرال و چپ دانشگاهی را در بر می گیرد.
باوجود اين گويا هنوز هم محبوبترين پورتال ايرانی است؛ اگر نويسندگان قديمیاش ترجيح می دهند تا مطالب خود را پيش از هرجای ديگری به گويا بسپارند، بسياری از مخاطبان آشنای آن نيز همچنان نخستين صفحه ای که در اينترنت می گشايند، گويا است.
نسل دوم : صبحانه و دوستان
پس از گذشت سه چهار سال، از رونق گويا و هم نسلانش، اين بار وب سايت های تازه ای عرض اندام کردند که می کوشيدند پيش کسوت های اينترنتی را در کندی به روز رسانی، و البته حفظ موضع رسمی به چالش بکشند.
اين نسل، پس از موفقيت سايت هايی مانند گويا برآمده اند و در واقع با انتشار خطی لينک به ترتيب به روز شدن، مانند يک وبلاگ گروهی عمل می کنند؛ با اين تفاوت که به جای «پست»ها يا يادداشتهای متوالی، لينکها و توضيحاتشان قرار گرفته اند.
نمونه های مختلفی را می توان در اين نسل مثال کرد که هر کدام سياست ويژه خود را برای پذيرش کاربران و قرار دادن لينک اعمال می کنند و آيين نامه ی ويژه ی خود را دارند.
نخستين نمونه ی موفق آن صبحانه است که بر اساس الگوی محبوب متافيلتر راه اندازی شده و توسط حسين درخشان، مديريت می شود.
اين سايت، بيشتر بار سياسی دارد و در مقابل آن نيم نگاه پندار با مديريت مجموعه سايت های پندار و هفتان با مديريت رضا شکراللهی، بيشتر گرايش فرهنگی دارند و در داخل ايران ادامه مسير می دهند.
در کنار اين ها نمونه هايی مانند «لينکدونی»های وبلاگها هم هستند که شخصی ترند و کمتر به صورت عمومی مديريت می شوند.
نسل تازه : «بالاترين» و رقبا
اما اين روزها، سر و کله سايت های تازه ای پيدا شده است و رونق نسبتا خوبی هم دارند.
بالاترين، پندار من و بازنگار، سه ضلع مثلثی هستند که اين روزها می کوشند نيازهای شخصی افراد را برآورده کنند.
در حالی که در نسل نخست پورتال ها، يک مدير يا گرداننده محوريت داشت و تعيين می کرد که به کجا و چه کسی لينک داده شود، در نسل دوم اين وظيفه به يک جمع، گرچه جمعی محدود سپرده شد. اما در سومين نسل، مخاطبان عام هستند که بدون محدوديت، می توانند آنچه را که خود می خواهند، در ويترين پورتال بچينند و به ديگران معرفی کنند.
«بالاترين» سايتی است که اين روز ها زنجيره ای از پايگاه های اينترنتی را به هم متصل کرده است و در واقع نسخه ی فارسی سايت Digg است. سيستم کاری آن اين است که هر کس، با قرار دادن لينکی در سايت، پايگاه مورد علاقه و خبر مورد نظر خود را به ديگران معرفی می کند. سپس ساير کاربران درباره جذابيت اين لينکها داوری می کنند و با رای مثبت يا منفی، مطالب را به صفحه اول می آورند يا از آن خارج می کنند.
صاحبان سايتهای ديگر و نويسندگان وبلاگهای فارسی هم می توانند با قرار دادن کدی در صفحه خود، خوانندگانشان را تشويق کنند تا با يک کليک نوشته های آنها را به «بالاترين» بفرستند و درباره آن اظهارنظر کنند.
فعاليت کاربران در سايت، بر اساس لينکهايی که به اشتراک گذاشته يا مطالبی که درباره آن نظر داده اند ارزيابی می شود. کاربران فعالتر، «اعتبار» بيشتری هم کسب می کنند و اجازه می يابند تا در طول يک روز، لينکهای بيشتری هم ارسال کنند.
به اين ترتيب، دامنه عمل و اختيار کاربران را خود آنها با ميزان فعاليتشان تعيين می کنند. اين شيوه در آينده می تواند نوعی مميزی هوشمند را سبب شود که سايت را جذابتر از پيش می کند.
به نظر می رسد اگرچه سايت های پيشين، نمی خواستند فعاليتی تبليغی خارج از وب داشته باشند اما اين سايت به شدت مايل به اين نوع حضور است؛ تی شرت هايی با لوگوی خود می فروشد و به شدت برای خود تبليغ می کند.
سايت «پندار من» نيز مانند «بالاترين» بر اساس يک الگوی خارجی و مطرح راه اندازی شده است : My Google!
کاربران ايرانی می توانند با عضويت رايگان در اين سايت، منابع خبری مورد علاقه خود را انتخاب کرده، صفحه ای خبری با چينش و محتوا و حجم دلخواهشان بسازند و با هر بار به روز رسانی آن سايت ها، از اخبار مطلع شوند.
همچنين به تقويم، بازی های آن لاين و فال حافظ نيز دسترسی داشته باشند. هم اکنون بيش از ۲۵۰۰ نفر عضو اين سايت شده اند.
سومين پايگاه شاخص اين طيف، «بازنگار»، توسط رضا ولی زاده در ايران راه اندازی شده است و برخلاف «بالاترين» که هم به وب سايت ها و هم وبلاگ ها نظر دارد، تنها به صفحه های شخصی افراد می پردازد. اين سايت در واقع يک خبرخوان موضوعی اتوماتيک است که با استفاده از RSS کار می کند.
پيش از اين، سايت «دو در دو» به عنوان يک خبرخوان اتوماتيک راه اندازی شده و بيش از يک سالی است که با همين شيوه در ميان وبلاگ ها به گشت و گذار خودکار می پردازد و تازه ترين مطالب را جمع آوری می کند.
همچنين جستجوگر اخبار «پارسيک» هم با استفاده از فيدهای خبری و RSS دسترسی به تازه ترين اخبار سايتها و نوشته های وبلاگها را فراهم می کند.
اين سايت های نسل سوم اکثرا با تکنيک RSS کار می کنند و از آن روی که دانش فنی بيشتری می طلبند، تاکنون کمتر با رقبای تازه وارد مواجه شده اند.
اما دير نيست، زمانی که با رواج فناوری های تازه، باز هم نسلی تازه از خاک برآيند.