یک پاراگراف

گاه نوشته های من

شبانگاههای داغ محیط زیستی با سخنرانی جالب و جایزه

سید فخرالدین افضلی جمعه سیزدهم خرداد ۱۴۰۱، 13:17

خیلی وقت بود چیزی اینجا ننوشته بودم. الان اینجا مینویسم که خیلی از بزرگوارانی که قبلا در لیست خبرنامه این وبلاگ بودند درجریان قرار بگیرند و کمک کنند به بهبود حال محیط زیست این دیار کهن.

جشنواره ملی استارتاپی حرفه سبز از اسفند کلید خورد البته کارهاش از تابستان 1400 ولی شروع پذیرشش از اسفند 1400.

الان در فاز کارگاهها هستیم.

کارگاههای محیط زیستی تحت عنوان شبانگاه داغ و کارگاههای کسب و کار که از 7 خرداد 1401 شروع شده وتا مرداد ادامه دارد.

استفاده رایگانه و 52 استاد و خبره محیط زیست سخنرانی خواهند نمود و فیلم و...

برای مشاهده و همرسانی روی لینک رویداد کلیک کنید. دوشبنه شب 16 / 3 ساعت 8 شب یکی دیگر از شبانگاه ها ست که آنلاینه و از همه جای دنیا میشه دیدش.

https://evnd.co/HxIBm

اجلاس جهانی گرد و غبار در تهران و پویش مردمی نجات میان رودان

سید فخرالدین افضلی سه شنبه شانزدهم خرداد ۱۳۹۶، 9:47
بزودی و با ابتکار خانم ابتکار و بر اساس دیپلماسی محیط زیستی دولت، عالی ترین مقام سازمان ملل متحد به همراه وزرای خارجه و محیط زیست ۵۳ کشور جهان به تهران می آیند تا دور جدید استفاده از ابزار دیپلماسی برای مواجهه موثر با کانونهای بحرانی فرسایش بادی در میان رودان وارد مرحله ای مهم و تاریخی شود. این اجلاس در در تیرماه سال جاری در تهران برگزار خواهد شد.

وظیفه همه ایرانیان است تا با استفاده از تمامی روش های مدنی و مسالمت جویانه، نارضایتی خویش را از عملکرد دولت ترکیه در کاهش حقآبه دجله و فرات و تشدید سدسازی و نیز از عملکرد دولت عربستان در رهاسازی اراضی کشاورزی که قبلا آنها را با آبهای فسیلی آبیاری می کرده و اینک و پس از اتمام منابع آب فسیلی آن به چشمه های جدید تولید گرد و خاک بدل شده اند اعلام دارند؛ اقدامی که در صورت مشارکت گسترده در حمایت از این پویش، حتی می تواند به عنوان یک جنایت محیط زیستی و نسل کشی؛ در دادگاه لاهه هم قابل طرح باشد. پویش مردمی نجات میان رودان به همت محمد درویش رییس دفتر مشارکت های مردمی سازمان محیط زیست به راه افتاده، سازمانی که هرگز فولاد مستحکمی مانند درویش را در انبان خود نداشته. ذیلا نامه پویش به دبیر کل محترم سازمان ملل را ملاحظه فرمایید.

با سلام احتراما به استحضار میرساند جمهوری ترکیه در دو دهه گذشته سدهای زیادی در حوضه آناتولی جنوبی و سرچشمه های دجله و فرات ساخته است که گنجایش تنها یکی از این سازه های غول آسا یعنی سد آتاترک روی فرات که در ۱۹۹۲ آبگیری شد به ۴۸ میلیارد مترمکعب می رسد. همچنین ساخت سد ۱۰٫۴ میلیارد مترمکعبی ایلی سو روی سرشاخه های دجله از دسامبر ۲۰۱۴ در دست نجام است.
ساخت این سدها، نظام آبشناختی دو رودخانه بزرگ دجله و فرات را به شدت متاثر و مختل کرده و می کند و به متروکه شدن چندین میلیون هکتار از اراضی کشاورزی در کشورهای سوریه و عراق انجامیده و بحرانی جدی در پایاب آنها یعنی هورالعظیم بوجود آورده است؛ بحرانی که سبب شده تا تالاب راهبردی هورالعظیم به بزرگ ترین کانون بحرانی ریزگرد در منطقه بدل شود.
جوامع بومی و مردم سوریه، عراق و ایران؛ یعنی: خاستگاه کهن ترین تمدنهای جهان چون ایرانی، سوری و بین النهرین، به شدت از اثرات ویرانگر این سدها آسیب دیده و می بینند.
ادامه روند ویرانگر سدسازی دولت ترکیه و مهار آب این دو رودخانه، گذشته از نابودی کشاورزی و تشنگی روستاها و شهرها در میان رودان، طغیان پدیده گرد و غبار در باختر ایران را هم پدید آورده و پیوسته تشدید می کند؛ فرآیند ویرانگری که نه تنها سلامت که فعالیت های تولیدی و روزمره مردم را تهدید کرده و آبادبوم های انسانی را به سمت متروکه شدن سوق می دهد.
پیامدهای ویرانگر سدسازی در ترکیه نه تنها به فجایع انسانی ناشی از جنگ تحمیلی در سوریه و عراق دامن زده و حقوق بشر را تهدید میکند، که همچنین با مفاد کنوانسیون مقابله با بیابانزایی، و بیانیه حقوق جوامع بومی سازمان ملل آشکارا مغایرت تام دارد.
چنین است که ما امضاکنندگان زیر از سازمان ملل متحد و یونسکو درخواست رسیدگی به وضعیت نگران کننده حقابه جوامع بومی مولد در حوضه آبخیز دجله و فرات را داریم و خواهان احیای دوباره میان رودان از طریق گشودن دریچه های سدهای آناتولی جنوبی (بویژه سد آتاترک) و جلوگیری از ساخت و آبگیری سدهای در دست ساخت (به ویژه سد ایلی سو) هستیم.

⭐️ برای امضا این نامه کافی است نام، نام خانوادگی و رایانامه خود را وارد و کلمه sign را کلیک کنید:

www.change.org/p/mr-ant%C3%B3nio-guterres-secretary-general-of-the-united-nations-safeguarding-hoor-al-azim-lagoon

نقل با اندکی جرح و تعدیل از کانال تلگرام محمد درویش

آبخوانشهر؛ کشتی نوح بی‌آب‌نشین‌ها

سید فخرالدین افضلی سه شنبه بیست و هشتم دی ۱۳۹۵، 20:36
روزنامه شرق به انتشار مطلب ارزشمندی از دانشمند آبخوانداری ایران آقای پروفسور آهنگ کوثر پرداخته است که شما را به مطالعه آن دعوت می کنم.

 

آبخوانشهر؛ کشتی نوح بی‌آب‌نشین‌ها

سیدآهنگ کوثر

نوح نهصد سال دعوت می‌نمود دایما انکار قومش می‌فزود/ هیچ از گفتن عنان واپس کشید؟ هیچ اندر غار خاموشی خزید؟
مولوی
«به نوح وحی شد که از قوم تو، جز آنان که ایمان آورده‌اند، دیگر کسی ایمان نخواهد آورد؛ بنابراین، از کردارشان غمگین نباش (36) و کشتی را تحت‌نظارت و وحی ما بساز و ستمکاران را شفاعت نکن که آنان غرق خواهند شد (37) آن‌گاه به ساختن کشتی مشغول شد؛ هروقت دسته‌ای از اشراف قومش بر او می‌گذشتند مسخره‌اش می‌کردند؛ می‌گفت: چنانچه ما را مسخره کنید ما نیز به همین صورت شما را مسخره خواهیم کرد (38) و به‌زودی خواهید فهمید عذاب خوارکننده به سراغ چه کسی خواهد آمد و عذاب دائمی بر چه کسی وارد می‌شود (39)». (قرآن کریم، سوره هود)
48 سال از رخداد سیل به‌یادماندنی کارون در شش بهمن 1347 و 46 سال از خشک‌سالی دهشتناک 1349 فارس می‌گذرد. شادروان ناصر گلسرخی، وزیر منابع طبیعی در آن دوران، در گزارشی که در رسانه‌های گروهی منتشر شد، برآورد کرد که بیشترین «دبي» کارون را در اهواز شش هزار مترمکعب بر ثانیه و خاکی که این نعمت بی‌مانند پروردگار به خلیج فارس برد افزون بر یک‌میلیارد تن بود. آمار درستی را از شمار دام‌هایی که به‌خاطر نداشتن خوراک و بیماری‌های پیامد آن از بین رفتند نیافتم؛ اما از یک‌میلیون رأس فراتر می‌رفت. این دو رخداد کم‌مانند برای جوانی که سال‌ها دور از ایران و با زور بازو گذران زیستن را فراهم آورده و به امید خدمتی ارزنده به سرزمینش بازگشته بود، بس گران آمد.
چرا این آب، این ثروت بی‌مانند، برای تهیه خوراک دام به کار نرفت؟ مگر برای کشت علوفه زمین نداریم؟ مگر دانش انجام این کار را نداریم؟ و بسیاری مگر‌های دیگر.
این اندیشه در فروردین 1350 با دکتر پرویز مهدی‌زاده، رئیس وقت مؤسسه تحقیقات منابع طبیعی، به رایزنی گذاشته شد. نام‌برده دستور تهیه طرحی را در این زمینه داد. از آنجا که جوان مزبور دوره کارآموزی سه‌ماهه‌ای را در سال 1349 در استرالیا گذرانده و روش دامداری کشاورزان آنجا را پسندیده بود، گسترش سیلاب را برای ایجاد کشتزارها و چراگاه‌های مشجر پیشنهاد کرد. آقای مهدی‌زاده خواستار اجرای این پیشنهاد در مورچه‌خورت اصفهان و نودهک قزوین شد. گروهی نقشه‌بردار را به مورچه‌خورت فرستادند و نقشه پستی‌وبلندی زمینی 500 هکتاری را با خطوط میزان منحنی 50 سانتی‌متری تهیه کردند؛ اما طرح مورچه‌خورت به دلایلی اجرا نشد.
روز 21 آذر1351مسیر نهر آبرسانی و مکان نهرهای گسترشی نخستین شبکه پخش سیلاب برای آبیاری علوفه در چراگاه پژوهشی نودهک قزوین نشانه‌گذاری شدند. شادروان منوچهر فقیه‌عبداللهی خاک‌برداری نهر‌ها را با بهره‌وری از یک دستگاه بولدوزر D4 آغاز کرد. بارش برف و سرما ادامه کار را به بهار 1352 کشاند. نخستین سیل در تاریخ 19 خرداد 1352 در پهنه 20 هکتار گسترش یافت.
پیروزی انقلاب اسلامی و نیاز ایران به گندم و گوشت قرمز، «گروهک پخش سیلاب» را در بهمن 1358 به جونگان ممسنی روانه کرد. بالاآمدن سطح آب چاه «زبیر شهریور» در بهار 1359نقش آبیاری سیلابی را در تغذیه آبخوان دهکده پودونک آشکار کرد.
هزینه‌کردن نزدیک به هشت‌میلیون ریال برای احیای کاریز دهکده بیشه‌زرد گربایگان به وسیله جهاد سازندگی فسا و بی‌فایده‌بودن آن، اندیشه آبیاری سیلابی ذرت علوفه‌ای را در جهادگران بیدار کرد و دو نفر از ایشان را به کارگاه گسترش سیلاب گویم کشاند. بازدید 16 آبان 1361 از گربایگان، با همراهی دکتر بهروز ملک‌پور، بیهودگی کاشتن ذرت را در شن روان و آبیاری آن را با سیلاب، روشن کرد. چاره کار آبیاری سیلابی چراگاه و از این راه، تغذیه مصنوعی آبخوان بود.
بنای شبکه بیشه‌زرد یک در بامداد هشت دی 1361 آغاز شد. نخستین سیل در 29 و 30همان ماه مهار شد. کاهش شوری آب چاه دهکده مزبور در نیمه بهمن 1361 سیلاب‌گستران را به پیامد‌های نیکوی کارشان امیدوار کرد.
امروز که 34 سال از آغاز کار در آنجا می‌گذرد و نزدیک به 116 سیل گزارش‌شده، مهار شده، حدود 300‌میلیون مترمکعب آب در پهنه دوهزارو 34 هکتار گسترش یافته و بین 171 تا 225 مترمکعب آن (بسته به برآوردهای متفاوت)، نزدیک به دوبرابر گنجایش آبگیر سد لتیان پیش از رسوب‌گیری، به دو آبخوان بیشه‌زرد و رحیم‌آباد پیوسته است، می‌توان ادعا کرد که آبخوانشهر کشتی نوح بی‌آبان‌نشین‌ها و آبخوانداری روشی درست برای آباد‌سازی زیستگاه گروهی خواهد بود که به زنده‌ماندن خود علاقه‌مندند.
سدسازان و خوشه‌چینان سال‌ها آبیاری سیلابی و تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها را به تمسخر گرفتند. به گفته وزیر نیرو، 76‌میلیارد مترمکعب ظرفیت آبگیرهای ساخته‌شده است درحالی‌که تنها 44‌ میلیارد مترمکعب آب را برای انباشتن آنها داریم. اکنون که بیشتر آبگیرهای انسان‌ساز تهی از آبند و گل سرسبد آنها، گتوند، آینه‌ای است که با شکستن آن خود را بی‌گناه جلوه می‌دهند، بهتر نیست که دانایی نیاکانمان را باور کنیم و بپذیریم که کشاورزی آبیانه برای بخشی از زیستگاه ایرانیان بخردانه نیست؟ هیچ به خاطر مبارک سیاست‌گذاران ما خطور کرده است که چرا بیش از یک‌سوم مردم ما در سده 19 میلادی کوچ‌رو بوده‌اند؟
افلاطون در سه‌هزار سال پیش فهمیده بود که ملتی شادند که شاه آنها فیلسوف باشد یا شاه فلسفه بخواند؛ و سیدآهنگ کوثر می‌گوید: «سیاست‌گذاران خشک‌بوم‌ها بایستی بوم‌شناسانی* خبره باشند، یا سخنان چنین خردمندانی را به گوش جان بنیوشند. ایشان بایستی برنامه‌های سازندگی کشورشان را بر پایه مدیریت پایدار منابع طبیعی مرز و بومشان تهیه و اجرا کنند».
چنانچه بپذیریم سرهنگ رضاخان قزاق را انگلیس‌ها به تخت شاهنشاهی نشاندند و همان‌ها برای ایجاد امنیت، به‌ویژه در مناطق نفت‌خیز، اسکان عشایر را به او دستور دادند، دانشمندی از همان سرزمین، در کتابی که به خواهش پسرش و با سرمایه‌گذاری ایران، در دانشگاه کمبریج نگارش یافته است (Sunderland، 1968)، چنین می‌فرماید:
«[با توجه به] شرایط زیست‌محیطی ایران- پستی و بلندی، خاک، اقلیم و منابع آبی- و با نگرشی ژرف به شرایط بوم‌شناسی بیشتر پهنه کشور، دامداری کوچنده پاسخی شایسته برای بخشی بزرگ از ایران بوده و در آنجا روش اقتصادی توجیه‌پذیرتری بهتر از آن و سازمان‌های اجتماعی‌اش، وجود ندارد. با عنایت به دردسترس‌نبودن آب فراوان برای آبیاری، دشوار است که بتوان گزینه‌ای بهتر را برای پاسخ انسان به چنین شرایط بوم‌شناسی که بتواند از منابع طبیعی موجود بیشترین بهره را برده و هم‌زمان رفاه جوامعی گسترده و رفتارهای اجتماعی پیچیده ایشان را فراهم آورد، تصور نمود».
ویلیام بلیک (1752 تا1827میلادی) گفته است: «برای سروری بر طبیعت بایستی از آن اطاعت کرد».
شادروان محمد بهمن‌بیگی، از طایفه عمله ایل قشقایی، با ایجاد مدارس عشایری در چادرهای سفید (عشایر فارس در چادرهای سیاهی که از پشم بز بافته می‌شود زندگی می‌کنند) انقلابی بی‌مانند را پایه‌گذاری کرد. هدف والای این بزرگ‌مرد، بازگرداندن دانشمندان و کارشناسان به ایل و کوشش ایشان در بهترکردن زندگی عشایر بود. شوربختانه، کمتر درس‌خوانده کوچنده‌ای به زندگی پیشین بازگشته است. هرچند اکنون بسیاری از پزشکان، مهندسان، قاضیان، استادان دانشگاه، و...، فارغ‌التحصیلان سفیدچادرها بوده‌اند و در خدمت جامعه هستند، آرزوی بهمن‌بیگی را برنیاورده‌اند.
از آبخوانشهر زیاد دور نشویم؛ اوضاع آبی ایران رقت‌بار است. استادان دکتر کاوه مدنی، دکتر امیر آقاکوچک و دکتر امیر میرچی در مقاله «خشک‌سالی اجتماعی- اقتصادی ایران: دشواری‌های ملت ورشکسته آبی» در مجله «مطالعات ایرانی» به تفصیل درباره آنچه ما را به این خاک سیاه نشانده است سخن گفته‌اند، هرچند این بزرگواران به اسکان عشایر و برخی پیامد‌های منفی باسوادشدن آنها اشاره‌ای نکرده‌اند.
آفتاب، باد و کمی رطوبت هوا در بیشتر سرزمین ما موجب تبخیر بسیار می‌شود، این رخداد ناگزیر دزد پنهان آب‌های سطحی است. میانگین سالانه تبخیر در ایران افزون بر دو متر است. به زبان ساده، از آبگیری که پهنه آن یک مترمربع باشد سالانه دو مترمکعب (دو هزار لیتر) تبخیر می‌شود. سازمان ملل متحد کمترین نیاز آبی روزانه یک انسان را 20 لیتر برآورد کرده است؛ بنابراین، 7/3 مترمربع از یک آبگیر در ایران نیاز آبی سالانه یک نفر را بر اثر تبخیر از دست می‌دهد. سازندهای فرسایش‌پذیر که بیشتر پهنه‌های آبخیزهای ما را پوشانده‌اند، موجب گل‌آلودگی سیلاب می‌شوند و آبگیر سد‌ها را به‌تدریج از رسوب انباشته می‌کنند و از گنجایش آبگیری آنها می‌کاهند.
دکتر گوردن سیتون، استاد اقتصاد بین‌الملل در دانشگاه ایالتی اورگن، از سیاست‌مداری هندی پرسیده بود: «بهتر نبود که به جای تاج‌محل سدی می‌ساختید؟» پاسخ این بود: «آبگیر سد‌هایی که پس از بنای تاج محل بناکرده‌ایم از گل انباشته شده‌اند، درحالی‌که تاج محل برای ما جهانگرد می‌آورد».
گسل‌هایی بی‌شمار سرزمین ما را فراگرفته‌اند. به گفته شادروان استاد دکتر قدرت‌الله فرهودی، بیشتر سدهای ما روی گسل‌ها، یا در نزدیکی آنها، بنا شده‌اند. کمترین زیان گسل‌ها آب‌دزدی و ترسناک‌ترین آنها زمین‌لرزه است که پایداری سد‌ها را به مخاطره می‌اندازد. سد سلمان فارسی در نزدیکی گسلی چشمگیر ساخته شده است. پیداشدن غاری بزرگ در تکیه‌گاه سد سبب شده هیچ‌گاه بیش از یک‌سوم آبگیر آن انباشته نشود. باید به خدا پناه برد که زمین‌لرزه 6/9 در مقیاس ریشتر که در 21 فروردین1351 قیر و کارزین، افزر و روستاهای پیرامون آنها را ویران کرد، تکرار نشود.
آوارگی روستاییان و کوچندگان از جای سد و آبگیر آن، از دیگر زیان‌های بنای آن است و بسیاری زیان‌های زیست‌محیطی، باستان‌شناسی و....
آیت‌الله اکبر هاشمی‌رفسنجانی در 13 اردیبهشت 1375 در ایستگاه کوثر در گربایگان فسا، فرمودند ‌هزاران مخروط‌افکنه (مانند جای ایستگاه مزبور) در ایران در دسترس هستند که می‌توان آنها را آباد کرد و به زمین‌های پایاب آنها آب رساند. اکنون که بیش از 20 سال و هشت ماه از این گفتار بخردانه گذشته و با خشک‌سالی‌های پیاپی و کم‌آبی ترسناکی روبه‌رو هستیم، نخست دوراندیشی روستازاده‌ای از بهرمان را ارج می‌نهیم، سپس می‌پرسیم: چرا اجرای این پیشنهاد به بوته فراموشی سپرده شد؟ چگونه است که از آن پس سد‌سازی رونق خود را از دست نداد؟ چرا وزارت کشاورزی که خود آغاز‌گر از سر‌گیری این روش آزموده‌شده کهن بود، آن را به همگان نیاموخت؟ شادروان سیدامین‌الله کوثر، پدر سید آهنگ، در برابر چراهای فرزندانش می‌گفت: «ارتش چرا ندارد!» اکنون که ایشان به بهشت رفته و ارتش شاهنشاهی نیز دگرگون شده است، شاید بتوان «چرا» گفت و از بزرگی پاسخ شنید.
در نشستی که سال‌ها پیش گروهی از جهادگران با آیت‌الله حائری، امام‌جمعه اندیشمند پیشین شیراز داشتند، ایشان یکی از چرا‌ها را پاسخ دادند: «گسترش سیلاب ساده است، حسابرسی آن‌هم ساده است؛ سدسازی پیچیده است، حسابرسی آن‌هم پیچیده است». دکتر تقی شامخی، استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، نخستین دیدار ما را، شاید در سال 1362، چنین به یاد می‌آورد: «هرچه می‌گویم آب را در بیابان‌ها با هزینه مترمکعبی یک ریال تهیه می‌کنم، کسی به سخنانم گوش نمی‌دهد». در همین زمینه، دو مهندس سازه‌های آبی که در آن زمان با یکی از شرکت‌های مهندسی مشاور همکاری می‌کردند و اکنون جلای وطن كرده‌اند، به من گفتند «اگر می‌خواهی کارت رونق بگیرد، بايد از طریق مهندسان مشاور اقدام کنی». پاسخم این بود: هزینه ساختن شبکه‌های گسترش سیلاب بسیار کمتر از مخارج مطالعاتی است که شما انجام می‌دهید، ساختن آنها پیشکشتان».
خوشبختانه، آقای مسعود نجابت در پایان‌نامه دکترای خود، پهنه زمین‌های بسیار مناسب برای آبخوانداری را 14/9 ‌میلیون هکتار برآورد کرده است. بزرگ‌ترین نعمت زمینی که پروردگار به ایرانیان بخشیده، 42‌میلیون هکتار اراضی آبرفتی درشت‌دانه است که گنجایش پنج ‌هزار ‌میلیارد مترمکعب آب را دارند؛ یعنی 11 سال تمام بارندگی ایران را در خود جای می‌دهند. چنانچه جمعیت و مصرف اسراف‌گرانه ما ثابت بماند، در صورت انباشتگی آبخوان‌های آنها برای 40 سال آب خواهیم داشت.
خشک‌سالی‌های کنونی ناامیدمان نکنند، در تاریخ چند‌هزارساله‌مان خشک‌سالی‌ها و ‌ترسالی‌ها فراوان رخ داده‌اند. هرکس مایل به دانستن آنهاست به کتاب «مهار [کردن] سیلاب‌ها و بهره‌وری بهینه از آنها»، نگارش سیدآهنگ کوثر، مراجعه کند. تا فرصت باقی است کشتی‌های نوح بی‌آبانی را بسازید. یادتان باشد که داد و ستد آبخوانشهریان بر پایه آب است؛ بنابراین همه کار‌ها بر پایه بهره‌وری بهینه از این مایع زندگی‌بخش انجام می‌شود.
آبخوانشهر: آرمان‌شهر کویری
زیستگاه پسندیده نخواهد بود مگر با داشتن سه چیز: هوای پاکیزه، آب فراوان و گوارا، زمین بارور (امام صادق(ع)، تحف‌العقول، صفحه 334)**. هوای بیابان‌ها تمیز است؛ آبخوانداری آب فراوان و گوارا را فراهم می‌آورد؛ گسترش سیلاب گل‌آلوده شنزارها و کشتزارهای فرسوده را بارور می‌کند. آلودگی هوا در کلان‌شهرهای ما بیمارمان کرده است؛ کمبود آب در بسیاری شهر‌های ایران رخ‌داده و به‌زودی بر شمار آنها افزوده خواهد شد؛ فقط 600‌ هزار هکتار از کشتزارهایمان از خاکی بسیار خوب برخوردارند؛ 3/6 ‌میلیون هکتار دارای خاکی خوب، 12/8 ‌میلیون هکتار دارای خاکی متوسط، 18/5میلیون هکتار دارای خاکی نامرغوب و 10/2 میلیون هکتار را با خاکی نابارور در دسترس داریم (مسگران و همکاران، 2016). با سه ‌بار گسترش سیلاب و 150 میلی‌متر باران یک تن در هکتار و با 14 سال گسترش سیلاب و 330 میلی‌متر باران دوهزار و 335 کیلوگرم دانه جو را از شنزار گربایگان برداشتیم. خانه‌ها، برای زندگانی «سبز»، مانند خانه‌های کهن کاشان و یزد ساخته می‌شوند؛ بادگیر دارند، آفتاب برایشان برق می‌آورد. فاضلاب‌شان پس از تصفیه ابتدایی برای آبیاری فضای سبز به کار خواهد رفت. هر تندرستی کار بدنی می‌کند؛ شعارشان که از قوم اینکا در بولیوی گرفته شده، این است: دزدی مکن، دروغ مگو، تنبلی مکن، تملق مگو. گرچه این پیشنهاد با مزاج جوانان راحت‌طلب ما چندان سازگار نیست، بهتر است سیاست‌گذاران ایران در اندیشه فردا نیز باشند. امید است «سواد آبی» ما به آنجا رسیده باشد که داستان‌نوشتن واژه «مار» تکرار نشود.
*استاد بزرگوار ما، دکتر سیدفرامرز حسینی، دانشگاه شیراز، با یادآوری انگاره گایا که در دهه 70 میلادی به وسیله James Lovelock و Lynn Margulis مطرح شد، واژه بوم‌شناسی را برابر با اکولوژی نمی‌داند. نام‌برده بر آن است که eco از economics گرفته شده و سیاست اقتصادی زیست‌محیطی را دربر می‌گیرد.
** با سپاسگزاری از آیت‌الله دری‌نجف‌آبادی که این گفتار بخردانه را یادآوری فرموده‌اند.
Mesgaran, M, K. Madani, H. Hashemi, and P. Azadi. 2016. Evaluation of land and precipitation for agriculture in Iran. Working Paper 2, Stanford Iran Project, Stanford University, December 2016, https://purl.stanford. edu/vf990qz0340.
Sunderland, E. 1968. Pastoralism, nomadism and the social anthropology in Iran. p. 395-408. In W. B. Fisher (ed.) The Cambridge history of Iran. Volume I, The Land of Iran. Cambridge at the University Press.



http://sharghdaily.ir/?News_Id=112675

بررسی اثر شرایط بیابانی شبیه سازی شده بر کارایی برخی مالچها در شرایط فرسایش بادی (مطالعه موردی: رس،

سید فخرالدین افضلی دوشنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۲، 11:0

بسمه تعالی

دانشکده کشاورزی

بخش مدیریت مناطق بیابانی

دفاع از پایان نامه کارشناسی ارشد 

عنوان پایان نامه:

بررسی اثر شرایط بیابانی شبیه سازی شده بر کارایی برخی مالچها در شرایط فرسایش بادی (مطالعه موردی: رس، پلیمر سنتزی، پودر سنگ)


ارائه دهنده:

محمد امیر کوپایی نیا

استاد راهنما:

دکتر سید فخرالدین افضلی

اساتید مشاور:

دکتر سید محمدعلی زمردیان

دکتر مسعود مسعودی

زمان: شنبه 28/10/92 

ساعت: 15-13

مکان: کلاس 102 آموزش


سقوط 63 پله ای کشور در عملکرد حوزه محیط زیست

سید فخرالدین افضلی دوشنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۹۲، 21:30
شرکت در جلسهامروز جلسه ای جهت تجلیل از سازمانهای مردم نهاد استان فارس در زمینه "محیط زیست" با حضور معاون رئیس جمهور و ریاست سازمان محیط زیست کشور یعنی خانم دکتر ابتکار و استاندار فارس در سالن شهید امامی استانداری استان فارس تشکیل شد.

افراد مختلفی از سمنها صحبت و خواستها یا گزارشهائی ارائه نمودند. آقای دکتر بیدختی و دکتر کوثر هم به ترتیب از اساتید دانشگاه شیراز و مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان سخنرانی نمودند که سخنرانی آقای دکتر بیدختی می توانست بهتر از این باشد.

توضیح تصویر:

ردیف یک پائین: به ترتیب از راست: مهندس ابراهیمی(مدیرکل سازمان حفاظت محیط زیست استان-دکتر احمدی(استاندار)-دکتر ابتکار(رئیس سازمان محیط زیست کشور و معاون رئیس جمهور)

ردیف دو بالا: من و سایر همکاران


لینکهای مرتبط:

لینک ورود ابتکار به شیراز

دیدار با آیت الله ایمانی

رییس سازمان حفاظت محیط زیست وارد استان فارس شد

حضور خانم دکتر ابتکار در بین اعضای تشکل های مردم نهاد و دانشگاهیان در شیراز

معاون رئیس جمهور از سقوط 63 پله‌ای محیط زیست ایران در جهان خبر داد

تشکیل جلسه شورای اداری استان فارس به ریاست معاون رییس جمهور

افتتاح سایت شبکه سازمانهای مردم نهاد زیست محیطی استان فارس

نشست صمیمانه ابتکار با تشکل های زیست محیطی استان فارس

معاون رییس جمهوری:توجه به محیط زیست در صدر تصمیم گیری ها باشد

حاشیه های دیدارابتکار با فعالان محیط زیست فارس/ مطالبات مردم را پاسخ دهید

سقوط 63 پله ای کشور در عملکرد حوزه محیط زیست

ابتکار: راستگویی ، پاسخگویی و مدیریت صحیح سرلوحه کار دولت است

اولویت سازمان محیط زیست جلب مشارکت های مردمی است

سمینار تونل بادی

سید فخرالدین افضلی یکشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۲، 19:37
سمینار تونل بادی آقای مهندس کوپائی نیا دانشجوی کارشناسی ارشد اینجانب در روز چهارشنبه همین هفته 26 آذرماه ساعت هشت و 45 دقیقه صبح در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز بر گزار خواهد شد.


بارش غبار، گذر علمی اجمالی بر پدیده "ریزگرد" در ایران(منشاء، آسیب، علت و راه حل)

سید فخرالدین افضلی جمعه یکم آذر ۱۳۹۲، 17:43
چکیده:

مشکل زیست محیطی "ریزگرها" چند سالی است که معضلات زیادی را برای ساکنان مختلف نواحی شهری و روستائی بوجود آورده است. علاوه بر آن مشکلات متعددی در حوزه های کشاورزی، سلامت، محیط زیست، صنعت و غیره را دامن زده است. مشکلاتی که پیش از این وجود نداشته است. در این مقاله سعی شده است با مروری بر مقالات ارائه شده توسط محققان در حوزه های مختلف علمی، همچنین ارائه نظرات مختلف نویسنده مقاله، گذری بر تئوری پیدایش ریزگرد، علت پیدایش این مشکل در ایران، مشکلات ناشی از آن در زمینه های مختلف و در نهایت راه حل پیشنهادی داشته باشد. 

این مقاله در نشریه داخلی انجمن مهندسان مشاور استان فارس و پس از سخنرانی در آن انجمن به چاپ رسیده است. 

جهت دانلود متن کامل آن در مجله اینجا را کلیک نمائید. 


متن کامل مقاله خارح از فرمت مجله ذکر شده بصورت زیر می باشد:

بارش غبار، گذر علمی اجمالی بر پدیده "ریزگرد" در ایران
 (منشاء، آسیب، علت و راه حل)
افضلی، سید فخرالدین
 استادیار بخش مدیریت مناطق بیابانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز-afzalif@shirazu.ac.ir

چکیده:
مشکل زیست محیطی "ریزگرها" چند سالی است که معضلات زیادی را برای ساکنان مختلف نواحی شهری و روستائی بوجود آورده است. علاوه بر آن مشکلات متعددی در حوزه های کشاورزی، سلامت، محیط زیست، صنعت و غیره را دامن زده است. مشکلاتی که پیش از این وجود نداشته است. در این مقاله سعی شده است با مروری بر مقالات ارائه شده توسط محققان در حوزه های مختلف علمی، همچنین ارائه نظرات مختلف نویسنده مقاله، گذری بر تئوری پیدایش ریزگرد، علت پیدایش این مشکل در ایران، مشکلات ناشی از آن در زمینه های مختلف و در نهایت راه حل پیشنهادی داشته باشد. 
کلمات کلیدی: ریزگرد، محیط زیست، فرسایش بادی

 
 
مقدمه:
نظر به اینکه در تاریخ بهمن ماه 1390 کنگره ملی در اهواز با عنوان "اولین کنگره بین المللی پدیده گرد و غبار و مقابله با آثار زیانبار آن" با شرکت محققان و عوامل اجرائی داخل و خارج از کشور برگزار گردید، که نویسنده مقاله در پنلهای بیابانزدائی، صنعت و پزشکی بعنوان داور حضور داشته و عضو کمیته علمی این کنگره بین المللی نیز بوده است. لذا در تدوین این مقاله علاوه بر تحقیقات  نویسنده مقاله، از منابع مستند و معتبر گزیده برخی مقالات مهم این کنگره بهره گرفته شده است و به هیچ وجه اخبار رسانه ای نقل قول نشده است. لذا این مقاله به نوعی حاصل پژوهش محققین برجسته بوده و نوشته ای بر اساس گزارش خبرگزاریها نیست. علیرغم محدودیت در تعداد صفحات، در نحوه تنظیم آن به روان سازی و گویائی مطالب علمی توجه شده است.
1. ریزگرد چیست؟ چگونه بوجود می آید؟
ریزگردها بطور غالب از ذرات بسیار ریز خاک یعنی سیلت و رس و کمی شن ریز تشکیل شده اند. ریزگرد یکی از پیامدهای فرسایش خاک یعنی فرسایش بادی محسوب می شود و یکی از دلایل عمده ایجاد و تشدید آن بی توجهی انسان به توسعه پایدار می باشد. این ذرات به دلیل وزن بسیار کم توانائی آن را دارند تا در صورت مهیا بودن سایر شرایط، کیلومترها در هوا معلق مانده و بتوانند مسافت زیادی را بپیمایند. این ذرات از نظر شیمیائی از فعالترین بخشهای شیمیائی خاک محسوب می شوند که به همین دلیل می توانند در منطقه برداشت (مثلاً اراضی کشورعراق) انواع کاتیونها یا مواد شیمیائی و آلی را به خود جذب و پس از کیلومترها در منطقه رسوب (مثلاً ایران) برجای بگذارند. همین امر حساسیت موضوع را دو چندان نموده یعنی خطراتی که به لحاظ آلودگی در محل برداشت وجود دارد به منطقه رسوب منتقل می شود، که البته علاوه بر مشکلاتی است که تنفس این ریزگردها بوجود می آورد.

2. منشاء برداشت ریزگردهای ایران.
در تحقیقی 12 مورد گرد و غبار مورد مطالعه قرار داده شده است. بر اساس مطالعات با استفاده از عکسهای ماهواره ای، آمایش زمینی، ایستگاه های هواشناسی سینوپتیک، نقشه های خاکشناسی و پوشش دو منشاء عمده خارجی برای ریزگردهای ایران شناسائی شده است:
الف – مسیر شمال غربی(غرب) – جنوب شرقی(شرق):  این مسیر جریان باد، ستونهای گرد و غبار شکل گرفته در کشورهای عراق و سوریه را به منطقه غرب ایران انتقال می دهد. این مسیر را می توان مسیر اصلی انتقال گرد و غبار دانست. تعداد 10 مورد از 12 مورد دارای چنین جهتی می باشند. با رهگیری این مسیر، محدوده ساحل غربی رودخانه فرات و ساحل شرقی رودخانه دجله، بعنوان کانون وقوع گرد و غبار مورد شناسائی قرار گرفت. 
ب- مسیر جنوبی – شمالی: از سواحل جنوبی خلیج فارس آغاز شده و به ایران غربی ختم می شود. از میان 12 مورد گرد و غبار تنها 2 مورد در این مسیر به سمت غرب ایران جا به جا شده اند. بررسی مسیر دوم نشاندهنده آن است که محدوده بیابانی شرق و جنوب شرق عربستان بعنوان محدوده مستعد در ایجاد آن می باشند.
با توجه به نقشه های رهگیری ترسیم شده و شناسائی مسیرهای جا به جائی گرد و غبار به غرب ایران می توان حدود کلی کانون های این پدیده را کشورهای عراق و سوریه به عنوان کانون اصلی و شرق و جنوب شرق شبه جزیره عربستان را بعنوان کانون ثانویه تولید گرد و غبار معرفی نمود(درویشی بلورانی و همکاران ; 1390).
لازم به ذکر است که منابع داخلی تشدید یا ایجاد کننده ریزگردها سهمی کمتر از حدود 5 درصد در ایجاد ریزگردها را دارند اما توجه به آنها نباید فراموش شود.

3. اثرات و مشکلات بوجود آمده توسط پدیده ریزگرد:
طوفانهای گرد و غبار منجر به تعطیلی مدارس، لغو پرواز هواپیماها، اخلال در عملکرد نیروگاههای برق، کاهش منابع آب (از بین رفتن منابع آب)، اختلال در سیگنالهای تلویزیونی، افزایش تعداد مراجعات به کلینیک ها به دلیل مشکلات تنفسی و موارد دیگر می گردد که در این مجال اندک فقط برخی موارد بررسی شده و مورد تحقیق قرار گرفته مورد اشاره قرار خواهند گرفت.
3.1. صنعت برق:
از میان صنایع مختلفی که مورد آسیب قرار می گیرند مطالعات تخصصی روی صنعت آب و برق استان خوزستان نشان داده است که ریزگردها پستهای برق این استان را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. تعداد حوادث در سالهای 1387، 1388  به ترتیب از 783 به 1234 مورد رسیده است. همچنین این پدیده شبکه های توزیع برق را دچار مشکلات جدی نموده است و قطعی ها و خاموشی های زیادی را بوجود آورده است که آمار آن از سال 1387 یعنی 194 مورد به 383 مورد در سال 1388 رسیده است (حبیبیان و جورابیان; 1390).
3.2. محیط زیست و کشاورزی:
گرد و غبار می تواند منجر به تغییرات اقلیم در مقیاس جهانی و محلی، تغییر در چرخه بیولوژیکی، زمین شناسی، شیمیائی، و یا محیط زیست انسان گردد. آئروسلهای معدنی حاصل از گرد و غبار می تواند بر تشکیل ابر، خصوصیات ابر و میزان نزولات جوی اثر بگذارد. این اثر حتی مرجانهای اقیانوسها و دریاها را نیز از دستبرد خویش در امان قرار نداده است. غبار اتمسفری مانع از نفوذ نور خورشید شده و می تواند منجر به کاهش تولیدات کشاورزی به میزان 30-5 درصد گردد. ریزگردها می توانند کیفیت محصولات تولیدی را به میزان زیادی کاهش دهند بطوریکه حتی کاهش کیفیت خرما به نحوی که دیگر قابل فروش برای مصرف انسانی نبوده است را در پی داشته است(شاهسونی و همکاران ; 1391).
3.3. سلامت انسانی:
غلظت بالای ذرات در طوفانهای گرد و غباری باعث سینوزیت، برونشیت، آسم و صدمه به عملکرد دفاعی ماکروفاژها که منجر به افزایش عفونتهای بیمارستانی می گردد. همچنین تنفس غلظت بالای کلسیت (کربنات کلسیم) موجود در ذرات گرد و غبار منجر به عطسه و سلفه می گردد. یکی دیگر از اجزاء ذرات ریزگردها کوارتز(دی اکسید سیلیس) می باشد که تنفس این ترکیبات به مدت طولانی باعث بیماری سیلیکوریس می گردد. همچنان موجب آسیب به کلیه و کبد نیز می گردد. در ترکیب ریزگردها سایر عناصر سنگین و فلزات نیز موجود بوده که موجب ایجاد بیماریهای مختلفی می شود(زلقی و گودرزی ; 1390). طبق برخی گزارشهای علمی، وجود ترکیبات عناصر رادیو اکتیو در ریزگردها می تواند ناشی از کاربرد برخی تسلیحات در جنگ نیروهای غربی با عراق باشد که می تواند به بیمارهائی نظیر کم خونی و سرطان منجر شود(سرلک و سهراب پور; 1390).
3.4. ترسیب کربن (Carbon Sequestration) و گرمایش جهانی
گرمایش جهانی مشکلی است که توجه همه کشورها را به خود معطوف داشته است. از عوامل اصلی ایجاد این پدیده، افزایش آلاینده هائی همچون دی اکسید کربن و متان می باشد. یکی از فرآیندهای مؤثر در کاهش این گازهای آلاینده "سکوستریشن کربن" می باشد. مهمترین منبع اکوسیستم که دارای استعداد بالقوه در کاهش این آلاینده ها و به عبارتی ترسیب کربن دارد خاک می باشد. فرسایش بادی و به دنبال آن ایجاد ریزگردها به عنوان عامل تحریک کننده زوال کربن، هم از دیدگاه بهره وری کشتزارها و مراتع و هم در ارائه محاسبه دقیق کربن در مقیاس پروژه ای و هم در سطح ملی و جهانی نیازمند توجه و دقت است. بر طبق نتایج به دست آمده در منطقه دژگاه استان فارس، فرسایش بادی بطور معنی داری بر میزان کربن آلی خاک تاثیر معنی دار داشته است. این تحقیق و نظایر آن نشان می دهد که ریزگردها پدیده تشدید کننده گرمایش جهانی و عواقب ناشی از آن می باشد(فقیهی نیا و همکاران ; 1390).

4. دلیل بوجود آمدن ریزگردهای مورد بحث ایران
دلایل متعدد جهانی مثل گرمایش جهانی و خشکسالیهای اخیر را شاید بتوان در عرصه جهانی بدون تاثیر ندانست، ولی مواردی که دلیل این بحران شناخته شده است را می توان به موارد زیر خلاصه نمود:
4.1. ایجاد سدهای متعدد در ترکیه و طرحهای انحراف آب در سوریه: این دو به کم شدن آب زیر دست این سدها و عدم اختصاص حقابه و در نتیجه کم شدن منابع آبی جهت کشاورزی و عرصه های مرتعی آنها انجامیده است.
4.2. خشک شدن یا خشکانیدن تالاب های مهم در عراق و نواحی از ایران.
4.3. بی توجهی به کارهای احیای مناطق حساس به فرسایش بادی به دلایل سوء مدیریتی در عراق و ...

5. راه حل کنترل و مبارزه با ریزگردها
اقدامات تهاجمی جهت از بین بردن منشاء ریزگردها و اقدامات تدافعی جهت مقابله موقت و یا به عبارتی به حداقل رسانیدن آسیبهای آن دو گروه عمده به شرح زیر می باشند.
5.1. اقدامات تهاجمی:
5.1.1. رجوع به کنوانسیونهای بین المللی که ایران نیز سالهاست عضو آنها بوده و حق عضویت سالیانه می پردازد(افضلی و همکاران ; 1388).
5.1.2. ایجاد یک کارگروه یا کنسرسیوم منطقه ای تحت نظارت و رهبری نهادهای بین المللی یاد شده در بند قبلی با مشارکت کشورهای تحت تاثیر و عامل ایجاد ریزگرد. 
5.1.3. مشخص شدن سهم عاملیت، مالی، کاری و وظیفه هر کشورعضو.
5.1.4. برنامه ریزی سهم کاری هر کشور جهت اقداماتی که کنسرسیوم یاد شده علمی مشخص می نماید.
5.1.5. ایجاد ضمانتهای لازم جهت اجرائی شدن هر یک از اقدامات توصیه شده توسط کارگروه با نظارت بین المللی.
5.1.6. ایجاد دیپلماسی فعال و اراده سیاسی داخلی لازم جهت پیگیری آن و همراهی سایر بخشهای سیاسی و مدیریتی بین المللی و داخلی.
5.1.7. ایجاد دستورالعمل ها و قوانین بازدارنده و یا تشویقی بمنظور حفظ و حراست از منابع طبیعی و محیط زیست مرتبط داخلی جهت جلوگیری از اضمحلال منابع طبیعی مشابه در داخل کشور.
5.1.8. استفاده از جدید ترین روشها و بومی سازی روشهای مقابله با توجه به پژوهشهای نوین و استفاده حداکثری از قابلیتهای علمی و تحقیقاتی موجود(حکیمی بافقی و افضلی; 1390).
5.2. اقدامات تدافعی :
5.2.1. برنامه ریزی مشخص همه جانبه جهت کاهش اثرات ریزگردهای متهاجم به مناطق داخل کشور.
5.2.2. اقدامات فیزیکی محافظتی ساختمانها و تاسیسات در برابر ریزگرد. 
5.2.3. آموزش و فرهنگ سازی روشهای کاهش اثرات بر سلامت مردم همانند استفاده از ماسک یا نوشیدن شیر و ...
5.2.4. تدوین و اجرای روشهای به حداقل رسانیدن آسیب به بخشهای مختلف اقتصادی مثل: صنعت، کشاورزی، محیط زیست خشکی و آبی. 
5.2.5. ایجاد سازگاری برای زندگی با این وضعیت به نحویکه آسیب از ریزگردها تا زمانیکه ان شاالله این مساله حل شود، که به نظر اینجانب در زمان کوتاهی نخواهد بود.
نتیجه گیری کلی:
در این مقاله سعی شد از جنبه های مختلف به "ریزگردها" نگریسته شود. به عقیده اینجانب و نظر به ماهیت ریزگردها پرداختن صرف به تثبیت شنهای روان با هر بودجه و منبعی در عراق یا ایران شاید تنها درصد بسیار کوچکی از مشکلات ریزگرد را حل کند و به هیچ وجه علاج واقعه نیست. با توجه به مطالبات ملی و حساسیت موضوع، تشکیل باندهای محدود و خاص مشورتی و عدم استفاده از سایر ظرفیتهای فکری در استانهای مختلف کشور که متاسفانه در برخی موارد دیده شده است، به دور از منطق است و طبیعتاً نتایج آن بر آیند همه ظرفیتهای علمی – تحقیقاتی و اجرائی نخواهد بود. همچنین اتخاذ برخی تصمیمات، فقط هدر روی میلیادرها دلار سرمایه ملت ایران که فقط به سبز نمودن کشوری دیگر بیانجامد را در پی خواهد داشت 
.
 
منابع:
 افضلی، سید فخرالدین. روحی پور، سعید. عظیم زاده، حمیدرضا. (1388). هشداری فراتر از بحران. روزنامه کیهان.
حبیبیان، احمد.جورابیان، محمود. (1390). پدیده گرد و غبار و اثرات آن بر صنعت آب و برق خوزستان. اولین کنگره بین المللی پدیده گرد و غبار و مقابله با آثار زیانبار آن (pp. 1151–1160). اهواز.
حکیمی بافقی، سمیه السادات. افضلی، سید فخرالدین. (1390). اثر مالچ تهیه شده از ضایعات سنگبری بر میزان فرسایش بادی. اولین کنگره بین المللی پدیده گرد و غبار و مقابله با آثار زیانبار آن (pp. 975–982). اهواز.
درویشی بلورانی، علی.نبوی، امید.عزیزی، رسول.دهقانی، مریم. (1390). تعیین کانونهای گرد و غبار های غرب میانی ایران با استفاده از تکنیک سنجش از دور، رهگیری باد و بررسی ویژگیهای محیطی منطقه. اولین کنگره بین المللی پدیده گرد و غبار و مقابله با آثار زیانبار آن (pp. 7–18). اهواز.
زلقی، الهه.گودرزی، غلامرضا. (1390). آنالیز ذرات گرد و غبار و اثرات بهداشتی آن بر ساکنین در استان خوزستان. اولین کنگره بین المللی پدیده گرد و غبار و مقابله با آثار زیانبار آن (pp. 1061–1080). اهواز.
سرلک، منصوره.سهراب پور، مصطفی. (1390). مدلسازی انتشار ذرات معلق در شعر صنعتی اراک از طریق AERMOD و مقایسه نتایج با اندازه گیریهای INAA و AAS در شرایط عادی و زمان ورود ریزگرد. اولین کنگره بین المللی پدیده گرد و غبار و مقابله با آثار زیانبار آن (pp. 1161–1167). اهواز.
شاهسونی، عباس.یاراحمدی، مریم.مصداقی نیا، علیرضا. یونسیان، مسعود.جعفرزاده حقیقی فرد، نعمت الله.صولت، محمدحسین.سلیمانی، زهرا.ندافی، کاظم. (1391). اثرات طوفانهای گرد و غباری بر سلامت و محیط زیست. اولین کنگره بین المللی پدیده گرد و غبار و مقابله با آثار زیانبار آن (pp. 1123–1138). اهواز.
فقیهی نیا، مائده. افضلی، سید فخرالدین. مسعودی، مسعود. فلاح شمسی، سیدرشید. (1390). اثر فرسایش بادی بر هدر رفت کربن آلی خاک(مطالعه موردی:حوضه دژگاه، شهرستان فراشبند، استان فارس). اولین کنگره بین المللی پدیده گرد و غبار و مقابله با آثار زیانبار آن (pp. 1041–1049). اهواز.


جهت دانلود متن کامل آن در مجله اینجا را کلیک نمائید. 

 

خطری که شیراز را تهدید می‌کند

سید فخرالدین افضلی چهارشنبه دوم مرداد ۱۳۹۲، 8:30
نقل نوشته جناب آقای دکتر کوثر در روزنامه شرق 

خطری که شیراز را تهدید می‌کند 

 سید آهنگ کوثر . بنیانگذار علم آبخوان‌داری 

 از دریای سرخ تا تنگ سرخ

یادم آمد قصه اهل سبا -کزدم احمق صباشان شد وبا (مولوی)

باد صبا، که برای شیراز از جنوب خاوری (و از روی دریاچه مهارلو) وزیده و حافظ را به سرودن شعرهایی ماندگار برانگیخته، با خشک‌شدن «دریوی نمک» شیرازیان به دبور، بادی که در دوزخ می‌وزد، دگردیسی خواهد کرد. از آنجا که باد غالب دشت شیراز از تنگ سرخ می‌وزد، ساکنان سروستان و روستاهای پیرامون آن بیش از مردم شیراز در معرض آسیبی خواهند بود که سال‌هاست امان ساکنان اطراف دریاچه آرال را در آسیای مرکزی بریده است.

مواد بیماری‌زایی که در دریاچه وجود داشته و سال‌ها نیز به‌گونه پسماندهای کشاورزی، صنعتی، بیمارستانی و شهری به دریاچه مزبور وارد شده و بر اثر خشکیدگی نزدیک به دوسوم پهنه آن بخشی از مایه فرسایش بادی را فراهم آورده‌اند، به راحتی به ریه هر جاندار نفس‌کش وارد شده و او یا آن را بیمار می‌کنند. برنامه‌های نابخردانه سیاستمداران شوروی پیشین و برگرداندن آب رودهای سیحون و جیحون برای کاشتن فرآورده‌های کشاورزی، به‌ویژه پنبه و برنج، در جمهوری‌های آسیای مرکزی، زیان‌هایی جبران‌ناپذیر را به محیط زیست آنجا وارد ساخته است که روی سیاه بدنامان تاریخ را سفید می‌کند.  و اکنون، در این دوران روشنگری، دل‌آسودگی گریبان بسیاری از شیرازیان را گرفته و پیروان مکتب «سری را که درد نمی‌کند دستمال نمی‌بندند»، و «دیگی که برای من نمی‌جوشد سر سگ توش» و دست آخر، «صابدیون خرته برون، چکار‌داری به نرخ نون»، چشم خود را به این فاجعه قریب‌الوقوع بسته و منتظرند که روزی تقصیر آن را به گردن خدا بیندازند (اگر باورتان نمی‌شود، نوشتار«وکیل تسخیری خدا: فاجعه طبیعی= پدیده طبیعی» خبر جنوب، 24 مرداد1381، شماره 6075، صفحه16 را مطالعه فرمایید).  سد تنگ سرخ، که بنای آن به ظاهر پس از سیل 20 دی 1380 به فکر اندیشمندان ما افتاد، خطری است که ساکنان شیراز را، دست‌کم به دو صورت، تهدید می‌کند. نخستین آن، خشکیدگی بخشی بزرگ از دریاچه مهارلو است، چه، سیلابی که اکنون از پسکوهک و دیگر پهنه‌های آبخیز رودخانه خشک در بالا دست سد به آن می‌رسد، در آبگیر سد تنگ سرخ مهار می‌شود. دومی آن، که روزی به ویرانی بخشی از شیراز، به ویژه از شهرک بهشتی تا قصر دشت، می‌انجامد، ویرانی سد بر اثر نشست آن و به خاطر حل‌شدن لایه‌های گچی زیر سد و آبگیرش است. پرشدن محتوم آبگیر سد از رسوب و گذشتن سیل از روی سدی خاکی از دیگر خطرهایی است که شهروندان را تهدید می‌کند. امید می‌رود که این خود بهانه‌ای به دوستداران شهرمان ندهد که سد سفیدرود را پس از بی‌فایده شدن به تنگ سرخ بیاورند!

هر چند نقشه زمین‌شناسی شرکت نفت (1969) سازند مکان سد و دریاچه را رزک مشخص کرده است، به گفته استاد قدرت‌الله فرهودی، نام درست آن گچساران است. وجود کوره گچ‌پزی بین شهرک‌های بهشتی و حافظ، که ماده اولیه خود را از تپه‌های مشرف به تنگ سرخ تامین می‌کند، شاهدی است بر این مدعا. جالب‌تر آنکه نقشه قصردشت (برگ 6449 II، سال 1334) روشن می‌سازد که در تنگ سرخ و خاور آن معدن وجود دارد و سنگ گچ بیشترین کانی است که تاکنون در آنجا دیده شده است. به روایت (Wynd &James 1965)، که در تعیین نام سازندهای مناطق مورد نظر کنسرسیوم نفتی ایران کوششی ماندگار کرده‌اند، گچساران سازندی است از جنبه زمین‌ساختی سست، انحلال‌پذیر و پاسخگو به تفاوت فشار. به همین دلایل، به ندرت تمام توالی‌های آن، که در نمونه کامل گزارش شده است، دیده می‌شوند. پیامد فشاری دایمی، که بر اثر بازشدن دریای سرخ به سپر عربستان-آفریقا و از زیر خلیج‌فارس به صفحه ایران وارد می‌آید، بالا آمدن زمین و تغییر شیب لایه‌های سازند‌ها، از جمله در کوه دراک، می‌باشد. رانش لایه‌ای به درازای 130 متر، به پهنای 30 متر و به ضخامت 3 متر در تکیه‌گاه باختری پل حسینی الهاشمی در دی 1383 دلیلی روشن است بر رخ‌دادن این پدیده؛ راستی، حال پل چطور است؟  پیامد انباشتن آب درپشت سد تنگ سرخ حل‌شدن گچ در زیر سد و آبگیر آن، نشستن نایکنواخت و شکستن سد، روان‌گشتن سیلی بزرگ، ویرانی شیراز در مسیر سیل، کشته‌شدن گروهی پرشمار و بالاخره دگرگونی لقب شهر ما از خانه دانش به خانه نادانی است. جالب آن است که چنین فاجعه‌ای در 4 مرداد1366در تهران رخ‌ داد که نزدیک به 300 نفر را کشت، زیرگذر میدان تجریش را غرقاب کرد، و757 میلیارد ریال زیان مالی را سبب شد. در جایی که شعور به مرخصی بدون جانشین رفته باشد، خطا و خطا جایگزین آزمون و خطا می‌شود. به زبان ساده، قرار است بخشی از عوارضی را که به شهرداری شیراز می‌پردازیم برای بیمارکردن و کشتن شهروندان مصرف شود.  به فرض آنکه دانش مهندسی ما به آنجا برسد که سپر عربستان-آفریقا را که سالانه نزدیک پنج سانتیمتر زیر صفحه ایران پیشروی کرده و حدود یک سانتیمتر آن را بالا می‌آورد، با منع دریای احمر از فراخ شدگی بازداشته و از حل‌شدن گچ نیز جلوگیری کنیم، یعنی سد تنگ سرخ ویران نشود، مهارکردن سیلاب رودخانه خشک بخشی بزرگ از دریاچه مهارلو را خشکانده و ساکنان سروستان و شیراز را با خطر برخی بیماری‌های تنفسی چون آسم و سل و سرطان‌های گلو و مری، احتمالا مانند آنچه در مورد دریاچه آرال در آسیای مرکزی رخ‌داده است، روبه‌رو خواهد کرد. در آن روز‌ها شهرداران، وزیران نیرو، سیاستگذاران، مشاوران، سرمایه‌گذاران، مهندسان، طراحان، سازندگان و به‌گویان احتمالا زنده نبوده و فرزندانمان نیاکان خود را به خاطر خاموشی در برابر کاری نابخردانه و تغییر لقب شیراز به دارالخلافه، لعنت خواهند کرد.  سعدی، دو چیز می‌شکند پشت مرد را تصدیق بی‌وقوف و سکوت حقوق دار

 لینک منبع اصلی


جنگل ابر

سید فخرالدین افضلی دوشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۹۲، 20:12
امروز در حاشیه خبرهای گزیده که توسط دانشجویان رشته مهندسی محیط زیست و در حاشیه کلاس درس آلودگی آب و خاک ارائه می شود یکی از دانشجویان صحبت از جنگل ابری نمود که اینروزها جاده کشی باعث آسیب به آن شده است. لینکها و اطلاعات جالب زیر را توصیه می کنم و اطلاعات خلاصه ای را هم قرار می دهم که رفرنس دارد.

معرفی جنگل زیبای ابر

جنگل ابر از قدیمی‌ترین و زیباترین جنگلهای ایران است که با گونه‌های گیاهی و جانوری نادر، یکی از منحصر به فردترین زیست‌بوم‌های ایران محسوب می‌شود. این جنگل در حدود ۵۰ کیلومتری شمال شرق شهر شاهرود در استان سمنان و در مسیر جاده شاهرود به آزادشهر و در استان گلستان در کنار روستای ابر قرار دارد. به دلیل این که در اغلب مواقع فضای این جنگل را اقیانوسی از ابر فراگرفته به این نام مشهور است. در این جنگل ابرها آنقدر به درخت‌ها نزدیکند که به‌نظر می‌رسد جنگل بر روی ابرها سوار است و می‌توان در میان ابرها گشت و گذار کرد و به باور بسیاری از گردشگران یکی از زیباترین چشم‌اندازهای طبیعت ایران محسوب می‌شود.

جنگل ابر به سه دلیل برای دنیا اهمیت دارد

اول این که قسمتی از جنگل‌های باستانی هیرکانی است و گیاهان دارویی کم نظیری دارد.

دوم اکوتن این ناحیه دارای اهمیت است؛ یعنی مرز میان‌بند بین دو اکوسیستم منطقه نیمه بیابانی و جنگلی است. به ‌طوریکه می‌توان در جنگل‌های این ناحیه درختان سوزنی‌برگ را در کنار درختان پهن‌برگ دید که این امر در گونه‌های جانوری هم تاثیرگذار بوده است.

سوم جغرافیای خاص منطقه که دو منطقه کم ارتفاع و بلند را در کنار هم قرار داده است دارای اهمیت است؛ به‌طوری که شاهد تشکیل اقیانوس ابر در این منطقه هستیم که پدیده کم نظیری در دنیا محسوب می‌شود

افزون بر زیبایی طبیعی و اقیانوس ابرهای در دسترس، مشخصات کم ‌نظیری مانند وجود گونه‌های متفاوت گیاهان چوبی به همراه گونه‌های گیاهی بسیار نادری مانند راش، بلوط، توسکا، نارون، گیلاس وحشی، بارانک، سرخدار، نمدار و مانند آن‌ها این قابلیت را پدید آورده که این اراضی همچون موزه‌ای زنده برای جذب گردشگران داخلی و خارجی مورد استفاده قرار بگیرد. بخشی از گردشگران خارجی این منطقه، گیاه‌ شناسانی هستند که برای دیدن گونه‌های نادر گیاهی موجود در جنگل‌های هیرکانی به ایران می‌آیند و دسته دوم، گردشگران عمومی هستند که اغلب از کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه می‌آیند. جنگل زیبا و خوش‌آب و هوای ابر با ۳۵ هزار هکتار وسعت در ادامه جنگل‌های سرسبز شمال کشور است. این جنگل مانند تاجی بر بلندی رشته کوه‌ها در امتداد قله ۴ هزار متری شاهوار و بعد از عبور از باغ‌های بسطام خودنمایی می کند.

ارتفاع زیاد جنگل از سطح دریا، پایین بودن دما در فصل گرما و وجود چشمه‌سارهای فراوان و پوشش جنگلی متنوع از شاخصه‌های این جنگل است. جنگل ابر درمحلی واقع است که از ضخامت کوه‌های البرز کاسته می‌شود و ابرهای گرفتار در پشت این دیواره از لابه‌لای دره‌ها به سمت جنوب سرازیر می‌شوند؛ به همین خاطر تقریباً از بعدازظهر تا نیمه‌های شب با سرد شدن هوا چنان می‌نماید که جنگل به روی ابرها سوار شده است. مجاورت دو ناحیه کم فشار و پرفشار (دشت گرگان و منطقه ابر) باعث شده هر وقت زمین انرژی می‌گیرد ابرها جابه‌جا شوند و به‌نظر برسد که ابرها از آسمان به زمین می‌آیند. این اتفاق منطقه ابر را دگرگون کرده و آب و هوایی متفاوت از سراسر سمنان به آن داده است. قدمت این جنگل مربوط به جنگل‌های هیرکانی است که جزو به بقایای دوران سوم زمین‌شناسی است. نزدیکی در مجاورت روستاهای ابر، شیرین‌آباد و خاک ‌پیرزن واقع شده و تقریباً مرز استان سمنان و استان گلستان است. وجود ۸۵ نوع گونه گیاهان چوبی به همراه گونه‌های گیاهی نادر مانند نارون، بارانک، سرخدار و مانند آنها جنگل ابر را به موزه‌ای طبیعی تبدیل کرده است. آب و هوای خاص این جنگل، درختان متفاوتی را در خود پرورش داده که برخی از این درخت‌ها با شکل خاص خود روی زمین خزیده‌اند و منظره زیبایی پدید آورده‌اند. جنگل ابر یکی از بانک‌های گیاهان دارویی سرشار در کشور شناسایی شده است، که همه ساله مشتاقان و علاقه مندان را از گوشه کنار جهان به سوی خود دعوت می‌کند. در قسمت‌های جنوبی جنگل، یعنی قسمتی که به روستاها نزدیک ‌تر است پوشش گیاهی تنک دیده می‌شود. در عمق جنگلٰ تپه‌های پرشیبی وجود دارد که سراسر پوشیده از درختان بلند است. مشهورترین درخت منطقه اورس است. درختی با ریشه‌های بلند که روی زمین می‌خزد. مناطق ابتدایی جنگل ابر ییلاق چوپانان گلستانی است، اما در عمق جنگل اثری از انسان دیده نمی‌شود. درسال‌های گذشته طرحی برای احداث جاده‌ای از روستای ابر به شیرین آباد موسوم به جاده ابر از سوی وزارت راه و ترابری مطرح شده و در مواردی اقداماتی نیز برای ساخت این جاده صورت گرفته است که با مخالفت جدی دوستداران و کارشناسان محیط زیست و منابع طبیعی، خبرنگاران و مطبوعات مختلف و همچنین نمایندگان مجلس، سازمان محیط زیست و وزیر جهاد کشاورزی روبرو شده است. کارشناسان این جنگل را لایه حفاظتی زمین و سپری برای حفاظت از منطقه ابر می‌داند و معتقدند احداث این جاده به جنگل زیبای ابر و اکوسیستم منطقه آسیب جدی می رساند و می‌تواند این جنگل را که بدون شک یکی از منحصر به فردترین و زیباترین زیست ‌بوم‌های ایران محسوب می‌شود با ادامه عملیات راهسازی در این منطقه برای همیشه محو کند. همچنین مستقل از مسئله جاده ابر، طرحی برای ارتقای جنگل ابر به منطقه حفاظت شده از سوی سازمان حفاظت محیط زیست ایران به طور جدی درحال پیگیری است

منبع


لینکهای دیگر

جنگل ابر نابود می‌شود

تصاوير ديدني از ايران ما: جنگل ابر شاهرود

فیلم مستند تلویزیونی 20 دقیقه ای


Google


در اين سايت
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
بیوگرافی
محیط زیست، منابع طبیعی، خاک (دکتری تخصصی)، هیئت علمی دانشگاه شیراز
دارای مدرک مشاور حرفه ای کسب و کار(اقتصادی و سرمایه گذاری)،منتورینگ استارتاپ، دارای مدرک و سابقه اجرائی-تحقیقاتی و مربی پدافند غیر عامل،  HSE

مشاهده نحوه تماس و تازه های اینستاگرام، لینکداین و ... در لینک زیر:
https://zil.ink/drafzali.s.f
آخرین نوشته‌ها