یک پاراگراف

گاه نوشته های من

اجلاس جهانی گرد و غبار در تهران و پویش مردمی نجات میان رودان

سید فخرالدین افضلی سه شنبه شانزدهم خرداد ۱۳۹۶، 9:47
بزودی و با ابتکار خانم ابتکار و بر اساس دیپلماسی محیط زیستی دولت، عالی ترین مقام سازمان ملل متحد به همراه وزرای خارجه و محیط زیست ۵۳ کشور جهان به تهران می آیند تا دور جدید استفاده از ابزار دیپلماسی برای مواجهه موثر با کانونهای بحرانی فرسایش بادی در میان رودان وارد مرحله ای مهم و تاریخی شود. این اجلاس در در تیرماه سال جاری در تهران برگزار خواهد شد.

وظیفه همه ایرانیان است تا با استفاده از تمامی روش های مدنی و مسالمت جویانه، نارضایتی خویش را از عملکرد دولت ترکیه در کاهش حقآبه دجله و فرات و تشدید سدسازی و نیز از عملکرد دولت عربستان در رهاسازی اراضی کشاورزی که قبلا آنها را با آبهای فسیلی آبیاری می کرده و اینک و پس از اتمام منابع آب فسیلی آن به چشمه های جدید تولید گرد و خاک بدل شده اند اعلام دارند؛ اقدامی که در صورت مشارکت گسترده در حمایت از این پویش، حتی می تواند به عنوان یک جنایت محیط زیستی و نسل کشی؛ در دادگاه لاهه هم قابل طرح باشد. پویش مردمی نجات میان رودان به همت محمد درویش رییس دفتر مشارکت های مردمی سازمان محیط زیست به راه افتاده، سازمانی که هرگز فولاد مستحکمی مانند درویش را در انبان خود نداشته. ذیلا نامه پویش به دبیر کل محترم سازمان ملل را ملاحظه فرمایید.

با سلام احتراما به استحضار میرساند جمهوری ترکیه در دو دهه گذشته سدهای زیادی در حوضه آناتولی جنوبی و سرچشمه های دجله و فرات ساخته است که گنجایش تنها یکی از این سازه های غول آسا یعنی سد آتاترک روی فرات که در ۱۹۹۲ آبگیری شد به ۴۸ میلیارد مترمکعب می رسد. همچنین ساخت سد ۱۰٫۴ میلیارد مترمکعبی ایلی سو روی سرشاخه های دجله از دسامبر ۲۰۱۴ در دست نجام است.
ساخت این سدها، نظام آبشناختی دو رودخانه بزرگ دجله و فرات را به شدت متاثر و مختل کرده و می کند و به متروکه شدن چندین میلیون هکتار از اراضی کشاورزی در کشورهای سوریه و عراق انجامیده و بحرانی جدی در پایاب آنها یعنی هورالعظیم بوجود آورده است؛ بحرانی که سبب شده تا تالاب راهبردی هورالعظیم به بزرگ ترین کانون بحرانی ریزگرد در منطقه بدل شود.
جوامع بومی و مردم سوریه، عراق و ایران؛ یعنی: خاستگاه کهن ترین تمدنهای جهان چون ایرانی، سوری و بین النهرین، به شدت از اثرات ویرانگر این سدها آسیب دیده و می بینند.
ادامه روند ویرانگر سدسازی دولت ترکیه و مهار آب این دو رودخانه، گذشته از نابودی کشاورزی و تشنگی روستاها و شهرها در میان رودان، طغیان پدیده گرد و غبار در باختر ایران را هم پدید آورده و پیوسته تشدید می کند؛ فرآیند ویرانگری که نه تنها سلامت که فعالیت های تولیدی و روزمره مردم را تهدید کرده و آبادبوم های انسانی را به سمت متروکه شدن سوق می دهد.
پیامدهای ویرانگر سدسازی در ترکیه نه تنها به فجایع انسانی ناشی از جنگ تحمیلی در سوریه و عراق دامن زده و حقوق بشر را تهدید میکند، که همچنین با مفاد کنوانسیون مقابله با بیابانزایی، و بیانیه حقوق جوامع بومی سازمان ملل آشکارا مغایرت تام دارد.
چنین است که ما امضاکنندگان زیر از سازمان ملل متحد و یونسکو درخواست رسیدگی به وضعیت نگران کننده حقابه جوامع بومی مولد در حوضه آبخیز دجله و فرات را داریم و خواهان احیای دوباره میان رودان از طریق گشودن دریچه های سدهای آناتولی جنوبی (بویژه سد آتاترک) و جلوگیری از ساخت و آبگیری سدهای در دست ساخت (به ویژه سد ایلی سو) هستیم.

⭐️ برای امضا این نامه کافی است نام، نام خانوادگی و رایانامه خود را وارد و کلمه sign را کلیک کنید:

www.change.org/p/mr-ant%C3%B3nio-guterres-secretary-general-of-the-united-nations-safeguarding-hoor-al-azim-lagoon

نقل با اندکی جرح و تعدیل از کانال تلگرام محمد درویش

سد سازی در ترکیه و اثرات آن در ایجاد ریزگرد برای ایران

سید فخرالدین افضلی پنجشنبه یکم مهر ۱۳۹۵، 13:27
یکی از علل مهم ایجاد ریزگرد را در منطقه بین النهرین جستجو می کنیم. ناحیه ای بین دو رود کهن و پر آب دجله و فرات که در غفلت کشورهای منطقه کم آب شده و اکوسیستم اطرافش نابود شده است. سدسازی ترکیه که میتوان به آن به چشم یک تجاوز آشکار به حقوق سایر کشورهای زیر این سدها نام برد بی تاثیر که نیست بل تاثیر شدید دارد.

نوشته ای که در سایت طراوت دیدم به جا بود از این رو با ذکر لینک سایت بازنشر می کنم.

 

سد آتاتورک و توفان ریزگرد غرب ایران

دجله و فرات دو رود مهم و مقدس در غرب آسیا هستند. رود فرات به طول 2800 کیلومتر بلندترین رود غرب آسیاست. این رود پس از عبور از سوریه و عراق در اروند رود با کارون و دجله یکی شده و به خلیج فارس می ریزد. رود فرات از به هم پیوستن دو رود قره سو و مرادسو در شمال شرق آناتولی (ترکیه امروز) که قبلا ایالت ارمنستان نام داشته، شکل می گیرد. رود مرادسو از شمال دریاچه وان و دامنه کوه آرارات و قره سو از ارتفاعات شمال ارزروم سرچشمه می گیرد. جایی که دو شاخه فرات به هم می رسند کبان (keban) نام دارد که اولین سد برروی فرات در اینجا گلوی این رودخانه را می فشارد.


سد آتاتورک

ریشه نام فرات را بسیاری ایرانی می دانند. دومین رود دجله یا تیگریس به طول 1850 کیلومتر از کوه های تاروس ( کاو) در شرق ترکیه ( ارمنستان غربی) سرچشمه می گیرد. دجله از ترکیه به عراق وارد می شود و فقط 44 کیلومتر آن در مرز سوریه جریان دارد ولی وارد سوریه نمی شود، بلکه پس از مرز سوریه مستقیما وارد عراق می شود. کلمه دجله معرب تیگره است که نام فارسی باستان این رودخانه می باشد و به معنی تیزرو است. این کلمه با تیر و تیغره و تیز و تیغ هم ریشه است. این رود از میان شهر های بزرگی چون بغداد و موصل و پایتخت باستانی ایران، یعنی تیسفون، عبور کرده و سرانجام به کارون و فرات در اروند رود می پیوندد. پایتخت کهن ایران، تیسفون، بر ساحل این رود واقع شده است. تیسفون حدود 800 سال در زمان اشکانیان و ساسانیان پایتخت یا قلب ایران شهر به شمار می رفت. منطقه میان رودان نیز حدود 1200 سال (539 پ.م تا 651 م ) یکی از استان های ایران بشمار می رفت. ( از فتح کورش تا سقوط ساسانیان)

لازم به یاد آوری است که کلمه عراق معرب کلمه ایران است و نام پایتخت عراق نیز یک نام پارسی است . بغداد در زبان پارسی باستان به معنای خدا داد است ( بغداد= بغ+داد= خدا داد و یا آفریده خداوند.) این نام در اوستا آمده ( نقل از دکتر محمدی ملایری در کتاب تاریخ و فرهنگ ایران.) و نام این دو رود در کتب مقدس دینی ذکر شده است. تمام حاصلخیزی و آبادانی میان روذان (سوریه و عراق) همیشه به این دو رود بستگی داشته است. این دو رود تامین کننده آب تالاب بزرگ هوالعظیم هستند.( در جنوب ایران و عراق)

شرق ترکیه در اصل ارمنی نشین بوده است و در زمان عثمانیان ایالت ارمنستان نامیده می شد. بعد ها این بخش به 6 ولایت ارمنی نشین تقسیم شد تا نام ارمنستان از نقشه عثمانی پاک شود. سپس پس از نسل کشی 1.5 میلیون نفر از ارامنه در 1915 که تمام جمعیت ارمنی این منطقه نابود شدند، ترک ها و کردها در این ناحیه جایگزین شدند. ارامنه امروز این ناحیه را ارمنستان غربی می نامند و یاد و خاطره سرزمین مادری خود را گرامی می دارند. متاسفانه نسل کشی ارامنه ( و همچنین آسوریها و یونانی ها، زازاها، علوی ها، چرکس ها و غیره) در جامعه ایرانی به خوبی منعکس نشد و شاید بتوان گفت از افکار عمومی ایرانیان پنهان نگاه داشته شد.

پروژه گپ GAP (The South Eastern Anatolia Project) در دهه هفتاد در ترکیه برنامه ریزی شد بدون این که هیچ گونه ارزیابی زیست محیطی در مورد آن صورت بگیرد. یعنی این پروژه بیش از 40 سال پیش به نام توسعه و آبادانی و افزایش سطح رفاه مردم و توسعه پایدار و افزایش تولید برق و سطح زیر کشت و افزایش درآمد مردم روی کاغذ آمد. یکی دیگر از اهداف آن به زیر کشت پنبه بردن دشت هاوران (Havran) بود که ما را به یادبه زیر کشت پنبه بردن بیابان قراقوم می اندازد که منجر به نابودی دریاچه خوارزم (آرال) شد. این پروژه شامل احداث 22 سد و مخزن بر روی دجله و فرات و 19 نیروگاه آبی تولید الکتریسیته و احداث کانال های آبیاری متعدد است. احداث زیر ساخت های لازم مثل فرودگاه و جاده و بزرگ راه و غیره جزیی از این پروژه است.

بزرگ ترین این سدها سد آتاتورک با ذخیره آبی 47 میلیارد متر مکعب در شانلی اورفا بر روی فرات است. این میزان معادل ذخیره آبی تمام سدهای کشور ما است. این سدبه تنهایی راه را بر حدود 50 میلیارد متر مکعب آب برروی مردم عراق و سوریه و همچنین ایران بسته است. احداث این سد از 1983 یعنی 33 سال قبل آغاز و در 1992 آبگیری شد و از 1994 یعنی 22 سال پیش به بهره برداری رسید.

سد ایلی سو (Ilisu) که قرار است بر روی رود دجله در مرز عراق ساخته شود نیز حدود 43 میلیارد متر مکعب آب حیاتی برای عراق را در خود محبوس خواهد ساخت و سرزمین های پایین دست را نابود خواهد کرد. به علاوه این سد موجب نابودی و به زیر آب رفتن حدود 200 بنای تاریخی ترکیه در منطقه حصن کیفا و سبب کوچ اجباری و نابودی زندگی هزاران هزار کرد خواهد شد. فقط در یک اقدام حدود 7000 نفر از مخالفان این سد در نامه ای به مقامات ترکیه و همچنین کشورهای خارجی سازنده این سد خواستار توقف بنای این سد شده اند. در اثر احداث این سد زندگی هزاران نفر از کردها نابود خواهد شد و کوچ اجباری و ظالمانه آنها از این منطقه منجر به از دست رفتن همیشگی سرزمین های شان خواهد شد. کردها در این منطقه بارها به مخالفت با این سد ها و پروژه ها برخاسته اند و چندین سد و کانال را تخریب و ماشین های سدسازی را نابود کرده اند و حتی چندین مهندس مشغول به کار در این گونه اقدامات کشته شده اند.

این سدها تمدن های سوریه و عراق و ایران را تهدید می کند و باعث خشکسالی و بیابانزایی، نابودی زمین های کشاورزی، توفان های عظیم ریزگرد در منطقه، غیر قابل سکونت شدن منطقه، نابودی تالاب هورالعظیم، کاهش رطوبت خاک در منطقه و بحران ریزگرد که عمدتا گریبان ایران را گرفته است ،آوارگی مردم و کشاورزان، فقر و فاقه و کوچ های عظیم و نابودی اقوام مختلف می شود. نکته ای که لازم به یاد آوری و تذکر است سکوت خبری در مورد این پروژه (که تبدیل به بزرگ ترین کانون بحرانی ریزگرد در منطقه شده است) عظیم در رسانه های گروهی است . پروژه مخربی که بش از 40 سال قبل طراحی شد و 22 سال پیش به بهره برداری رسید و پس از سال های مخرب ریزگرد تازه امسال (2016) از طریق حرکت مردمی پویش میان رودان وارد حوزه افکار عمومی مردم می شود!! البته مواردی از تذکر گاه به گاه در 2-3 سال قبل، در سخنرانی ها، وجود داشت که هیچ گاه به افکار عمومی راه پیدا نکرد. این فاصله زمانی عظیم قدرت پاسخگویی و انجام واکنش موثر را از مردم ذینفع می گیرد. اکنون ماییم و این مجموعه سد عظیم و آن ریزگرد های غرب کشور. باید که با دیپلماسی فعال از پیشرفت این فاجعه پیشگیری کرد.

نویسنده: خانم دکتر فرزانه بهار

لینک اصلی

Google


در اين سايت
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
بیوگرافی
محیط زیست، منابع طبیعی، خاک (دکتری تخصصی)، هیئت علمی دانشگاه شیراز
دارای مدرک مشاور حرفه ای کسب و کار(اقتصادی و سرمایه گذاری)،منتورینگ استارتاپ، دارای مدرک و سابقه اجرائی-تحقیقاتی و مربی پدافند غیر عامل،  HSE

مشاهده نحوه تماس و تازه های اینستاگرام، لینکداین و ... در لینک زیر:
https://zil.ink/drafzali.s.f
آخرین نوشته‌ها