یک پاراگراف

گاه نوشته های من

بای بای حسنی (فرزاد)

سید فخرالدین افضلی پنجشنبه یکم شهریور ۱۳۸۶، 13:5

هر چند بدلایلی برخی از دوستان از شخصیت فرزاد حسنی مجری برنامه کوله پشتی خوششان نمی آمد و برخی دیگر از قیافه اش که شاید نقش گریمورهم در این میان بی دلیل نبود! اما آخرین قسمتهای کوله پشتی و پیامدهای بعدی آن محبوبیت این مجری رادیو وتلویزیون را به یکباره نزد این دو گروه و گروههای دیگر بالا برد.

دلایلی و تفسیرهای مختلفی را در جاهای مختلف خواندم ولی یکی از کاملترینهاش رو اینجا دیدم که برای شما متن کامل اونرو آوردم.

نقل از آدرس الکترونیک ایران جدید:

http://www.iranew.com/post-214.aspx

=======================

 

همه چيز از آخرين روزهاي تيرماه آغاز شد، روزي كه سردار رادان مهمان برنامه كوله پشتي بود، برنامه‌اي كه چهارمين سال خود را پشت سر مي‌گذاشت و طي اين مدت توانست مخاطبان زيادي را به خود جلب كند.

    آن شب براي اولين بار يك برنامه چالشي واقعي در حوزه مسائل اجتماعي به روي آنتن مي‌رود. برنامه‌اي كه بيش از عوامل و مهمان برنامه، براي بيننده تلويزيوني جالب است. قسمت اول آن برنامه بازتاب‌هاي گسترده‌اي را به دنبال داشت، به همين خاطر نشريات و خبرگزاري‌ها به بحث درباره آن پرداختند. خيلي‌ها بر اين باور بودند كه شايد برنامه كوله‌پشتي ديگر اجازه پخش نداشته باشد و يا از فرزاد حسني به عنوان مجري استفاده نشود، اين شايعات زماني قوت بيشتري گرفت كه يكي از اعضاي شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيما طي نامه‌اي، اعتراض خود به اين برنامه و نحوه اجراي مجري آن را به ضرغامي رييس سازمان وارد كرد، اما چند روز بعد، رادان رييس پليس تهران اعلام كرد كه كسي كوله‌پشتي و حسني را سرزنش نكند، چرا كه اين يك برنامه چالشي بود. اين واكنش سردار جوان پليس نشانگر رويكرد خردگرايانه ناجا با كوله‌پشتي تلقي شد. 

    از طرفي پس از دعوت از قاضي سعيد مرتضوي دادستان كل تهران طي دو شب برنامه و همچنين دعوت از يك مهمان ديگر كه اجراي آن برعهده فرزاد حسني بود، خيلي‌ها بر اين تصور بودند كه آب‌ها از آسياب افتاده است، ضمن اين‌كه بين پخش چند برنامه كوله پشتي وقفه‌اي افتاد، در همان روزها، شواهد نشان از اين مي‌داد كه مشكلي براي كوله پشتي و حسني به وجود نخواهد آمد، ضمن آنكه يك منبع آگاه كه نمي‌خواست نامش فاش شود، در همان روزها به ما گفت: مديران سازمان از حسني و كوله پشتي حمايت مي‌كنند، اما گويا فشارها باعث شد، سازمان مواضع خود را تغيير دهد...
   
    چند روز بعد در برنامه كوله پشتي، ناگهان بينندگان تلويزيوني شاهد سيماي اميرحسين مدرس بودند كه مجري برنامه كوله پشتي شد، او در ابتداي برنامه گفت «ايشان به علت بيماري قلبي قادر به اجراي برنامه زنده نيستند، اجراي زنده براي قلبش بد است». اين گفته در ساعت 9 شب روي آنتن رفت، اما زماني تعجب عموم و همچنين اصحاب رسانه و خبرگزاري‌ها بيشتر شد كه يك ساعت و نيم بعد در ساعت ده و نيم شب، فرزاد حسني به عنوان مجري برنامه زنده «من خوبم تو خوبي» در جام‌جم 2، ظاهر شد و برنامه خود را اجرا كرد (در واقع فرزاد حسني دچار كسالت نبود)، در اين باره فرزاد حسني به ما گفت: بسياري از اقوام من از شهرستان زنگ زدند كه مشكل بيماري من چيست؟ و من در پاسخ ‌‌گفتم چنين چيزي صحت ندارد و من دارم در جام‌جم برنامه زنده اجرا مي‌‌كنم. اما زماني كه فرزاد در شبي ديگر در برنامه شبكه ماهواره‌اي جام‌جم ظاهر شد و از طرفي حضور اميرحسين مدرس كه كوله پشتي را اجرا كرد، اين پرسش را در ذهن بينندگان تلويزيوني به وجود آورد كه آيا كسالت فرزاد خوب نشده است؟ نتيجه اين اتفاقات يك چيز بود يعني فرزاد حسني در برنامه‌هاي شبكه‌هاي سراسري داخلي، ممنوع‌الفعاليت شده و تنها مي‌تواند در برنامه‌هاي جام‌جم، حضور پيدا كند، در اين حال يكي دو شبكه ماهواره‌اي فارسي زبان كه هميشه سعي مي‌كنند، از آب گل‌آلود ماهي بگيرند، كوله پشتي و حسني را سوژه قرار داده و طي چند شب به بحث درباره آن پرداختند. بررسي اتفاقات كوله پشتي چندين پرسش مهم را در ذهن آدمي ايجاد مي‌كند.
     اولين پرسش اين است كه چرا از تريبون شبكه سوم، بايد به مردم مسائل را وارونه جلوه داد، مجري آن برنامه كه البته به دستور مديران مي‌گويد: فرزاد به علت كسالت، توانايي اجراي برنامه كوله پشتي را ندارد، مي‌توانست اصلا چنين مسئله‌اي را عنوان نكند، آيا آنها نمي‌دانستند كه فرزاد يك ساعت و نيم ديگر در «جام جم 2» برنامه‌اي زنده را اجرا خواهد كرد؟ آيا يك برنامه تلويزيوني بايد دروغ گفتن را كه گناه كبيره محسوب مي‌‌شود به بيننده خود بياموزد. چرا شوراي نظارت در برابر اين گناه كبيره سكوت كرد؟
    نكته ديگر كه بايد به آن اشاره داشت، اين است كه فرزاد حسني از مجريان توانا و آموزش ديده انقلاب مي‌باشد و از كشوري ديگر نيامده است، آيا با او كه بدون عمد و قصد گفته‌هايي را بر زبان آورده بايد اين چنين رفتار مي‌‌شد؟ در سال‌هاي اخير شاهد بوديم كه در همين برنامه موضوعاتي از جمله نخبگان علمي، جانبازان، خانواده شهدا، افرادي كه تازه مسلمان شدند و نيز معرفي شب آرزوها در ماه رجب مورد توجه قرار گرفته است. محتوايي ارزشي، در قالبي جوان‌پسند و بسيار شيك كه بي‌ترديد اين فضاي برنامه‌سازي محصول تفكر حسني و علي زاهدي بود كه فتح باب جديدي در برنامه‌هاي چالشي تلويزيون را موجب شده است و شايد به همين خاطر، كوله پشتي توانست، طرفداران زيادي را به خود جلب كند، آيا بايد آن تفكرهاي حسني و پرداختن به چنين موضوعاتي به راحتي فراموش شود؟ آيا تنها به خاطر چند ديالوگ كه خاصيت يك برنامه چالشي است، بايد دستور به حذف او داد؟ 
    
   
يك شورا و دو نظارت
   
    اما گويا مرتضي تمدن عضو كميسيون برنامه و بودجه و از اعضاي شوراي نظارت بر عملكرد سازمان با واژه حذف موافق نيست، او به همكار پارلماني ما در مجلس گفت: اصلا چنين چيزي صحت ندارد، مجري اين برنامه ممنوع‌الفعاليت نشده و مطالبي را هم كه در چند خبرگزاري و سايت اينترنتي از جمله «عصر ايران» از قول من نوشته شده را به شدت تكذيب مي‌كنم. چرا كه فرزاد حسني را نه اخراج، نه تنبيه و نه از سقف آويزانش كرده‌اند!
    تمدن در ادامه افزود: جابه‌جايي مجريان در شبكه‌هاي مختلف صدا و سيما، يك امر كاملا عادي است و فرزاد حسني از اين امر مستثني نيست، تنها يك جابه‌جايي اتفاق افتاده است، اما در همان روز حسين مظفر ديگر عضو شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيما كه به شدت پيگير حذف حسني از كوله پشتي بود، به همكار ما گفت: تصميم بر اخراج فرزاد حسني، قطعا به دنبال برخورد نامناسب او با رييس پليس تهران صورت گرفت و نوع ادبيات گفتاري وي كه تضعيف طرح امنيت ملي را در پي داشت بود، او در ادامه افزود: بركناري حسني از كوله پشتي برآمد از نظرات عموم جامعه بود كه رييس سازمان هم به اين نظر احترام گذاشت. او اضافه كرد كه اگر در صدا و سيما، با موردي كه به نوعي اشكال محسوب مي‌شود و يا اين‌كه مغاير با اراده عمومي باشد، برخورد شود، اين معنا را مي‌دهد كه به نظر عموم جامعه، احترام گذاشته شده است.
    مظفر در شرايطي اين گفته‌ها را بر زبان آورد كه حاضر به پاسخگويي به ديگر پرسش‌هاي ما نشد، از جمله اين‌كه اعضاي محترم شوراي نظارت در طي اين فرصت كم چگونه ديدگاه مردم براي حذف حسني را به دست آوردند؟ آيا بهتر نبود كه اين عضو شوراي نظارت بر سازمان در يك برنامه تلويزيوني و با زبان رسانه با مردم صحبت مي‌كرد و دلايل حذف حسني را بيان مي‌كرد!
    آيا نبايد به مخاطب رسانه احترام گذاشت؟ اگر مجري برنامه تلويزيوني از نظر اخلاقي و... صلاحيت اجراي برنامه را ندارد چرا با مديري كه او را انتخاب كرده، برخوردي نمي‌شود؟
     به نظر مي‌‌‌رسد هنوز پس از گذشت سال‌ها از پخش چنين برنامه‌هاي چالشي، ظرفيت‌هاي رسانه‌اي ما افزايش نيافته و به عبارتي نتوانستيم، تمرين و وفق دادن خود با آن را به درستي انجام دهيم، همان طور كه در طي سال‌هاي اخير، تمرين دموكراسي و رفتار مدني را از جامعه و مسئولان شاهد بوديم، تمرين ياد گرفتن فرهنگ رانندگي، تمرين درست برخورد كردن، درست عبادت كردن، درست مداحي كردن، درست عزاداري كردن را انجام داده‌ايم و به نتيجه هم رسيديم، چرا كه اين‌گونه تمرينات باعث شد كه مردم ديگر برخلاف گذشته به قوانين رانندگي بيشتر احترام بگذارند، كمربندهاي ايمني خود را ديگر طبق عادت ببندند و... اما آيا آمده‌ايم ظرفيت‌هاي خودمان را در چنين برنامه‌هاي چالشي بالا ببريم، همان طور كه طي سال‌هاي اخير شاهد بوديم، در برنامه 90، چالشي‌ترين برنامه‌ ورزشي كه روي آنتن مي‌رود، خيلي‌ها مقابل انتقاد، جبهه مي‌گيرند و تنها توقع دارند كه از آنان تعريف شود، اما بايد قبول كرد كه در برخورد با اين‌گونه مسائل دچار ضعف هستيم و احتياج به تمرين و ممارست بيشتري داريم، همان گونه كه در خيلي از بخش‌هاي ديگر چنين مسئله‌اي حاكم شد، اگر به ياد داشته باشيد تا 20 سال پيش، موسيقي پاپ يا جوان‌پسند در برنامه‌هاي تلويزيوني به كلي ممنوع بود، اما با گذشت زمان و توليد فكر در عرصه موسيقي، اكنون موسيقي پاپ در كنار موسيقي سنتي، از شبكه‌هاي مختلف پخش مي‌شود.
    اجازه دهيد دوباره به موضوع كوله پشتي برگرديم. به واقع مقصر چه كسي است؟ فرزاد حسني، رييس پليس تهران، علي زاهدي تهيه‌كننده كوله پشتي، حاج علي‌اصغر پورمحمدي، مدير اجتماعي شبكه سوم، مظفر و شوراي نظارت بر سازمان... نه، هيچ كدام مقصر نيستند، چون اگر ظرفيت‌هاي رسانه‌اي‌مان پايين نبود و از طرفي برخورد رسانه‌اي با اين قبيل موضوعات را مي‌دانستيم، به راحتي مي‌توانستيم با چنين موضوعاتي برخوردي درست و از روي منطق داشته باشيم. اين برنامه نه تنها يك تهديد براي طرح امنيت اجتماعي نبود بلكه فرصتي براي بهسازي و اصلاح آن تلقي مي‌شد. به ياد دارم كه رضا رشيدپور در زمان پخش برنامه شب شيشه‌اي به ما مي‌گفت: «با اين‌كه بيشتر مهمانان ما شخصيت‌هاي هنري و ورزشي بودند، اما از آن‌جا كه يك برنامه چالشي را پخش مي‌كرديم، استرس و فشار زيادي به ما وارد مي‌شد، تا اين‌كه خداي ناكرده گاف ندهيم و با اعتراض اقشار مختلف مواجه شويم.» آنهايي كه از نزديك با تهيه‌كننده شب شيشه‌اي «محمد قنبري» آشنا هستند مي‌گويند: از آن‌جا كه اين برنامه چالشي بود، طي اين چند ماه قنبري به اندازه ده سال شكسته شده است! بايد قبول كرد كه ساخت چنين برنامه‌هايي با توجه به شرايط جامعه ما كاري دشوار است.
     اما برعكس دركشورهاي ديگر، چنين برنامه‌هايي از طرفداران بي‌شماري برخوردار هستند و كسي نسبت به اين‌گونه برنامه‌ها موضع نمي‌‌گيرد. چرا كه مردم دوست دارند به راحتي، اما با زبان رسانه، مقابل يكديگر به بحث و مجادله و البته گفتگو بپردازند. از اين رو ما هم بايد اقدام به چنين كاري كنيم. تفكر كنيم و در مسير تغيير قرار گيريم و بدانيم كه در برخورد با اين‌گونه اتفاقات، حذف يك مجري و يا تهيه‌كننده نمي‌‌تواند راه حل مناسبي باشد. به نظر شما، گفته‌هاي فرزاد حسني از كسي كه به مالك اشتر فرمانده سپاه امام علي(ع) توهين كرد و يا كسي كه به خود حضرت بي‌احترامي كرد و شخصي كه براي امام اشعاري به دور از شان سرود، بدتر بود؟رفتار آن بزرگواران با خاطيان چگونه بود و رفتار ما چگونه؟
   
    نكته ديگري كه بايد در اين مقال به آن اشاره داشت، رفتار درست رسانه‌اي برگرفته از رفتار علوي است. اميرحسين مدرس پس از اجرا در كوله پشتي براي اين‌كه از پاسخگويي به خبرنگاران دوري كند به هيچ كدام از تلفن‌ها پاسخ نمي‌دهد، درست مثل علي زاهدي تهيه‌كننده كوله پشتي، فرزاد حسني هم همراه خود را از دسترس خارج كرده و پاسخگوي تلفن‌هاي منزل هم نيست، گرچه پس از دوهفته تماس‌هاي مكرر، سرانجام توانستيم، توسط يكي از دوستان مشترك با او صحبت كنيم و پاسخ‌هاي او را بشنويم كه به رسم امانت پيش ما محفوظ است، اما بايد اشاره داشت كه عملكرد فرزاد پس از اين اتفاقات را حرفه‌اي و رسانه‌اي نمي‌دانيم. چرا كه او بايد با چنين موضوعي، با زبان رسانه برخورد كرده و مهر سكوت را بشكند. همان طور كه اعضاي شوراي عملكرد بر سازمان صدا و سيما هم بايد با استفاده از تريبون رسانه‌اي چون تلويزيون سعي در مقام پاسخ بر مي‌آمدند، اصلا چه اشكالي داشت كه يك شب خود حسني و يا مظفر مهمان كوله پشتي مي‌شدند و به ابهامات پاسخ مي‌دادند، آيا بهتر نبود، فرزاد حسني با استفاده از همين زبان رسانه و در برنامه كوله‌پشتي، درباره انتقادهاي وارده به پوشش و اجراي خودش پاسخ مي‌داد؟ مردم حق دارند، واقعيت‌ها را بدانند آيا بهتر نبود آقاي مظفر كه بي‌ترديد از خانواده‌اي دلسوخته، ارزشي و از نيروهاي دردمند ايران اسلامي است، با استفاده از رسانه به مردم مي‌گفت: چه طور به يك جمع‌بندي مردمي رسيده‌اند كه فرزاد حسني از كوله پشتي و حضور در برنامه شبكه‌هاي داخلي تا اطلاع ثانوي حذف شود؟ درست مثل موضوع طرح تجميع انتخابات كه چند شب بعد ايشان در گفتگوي ويژه خبري، مخاطبان تلويزيوني را با منطق و زبان رسانه با دلايل تصويب اين طرح آشنا كردند. كدام بهتر است گفتگو يا حذف و كنار گذاشتن؟ تا چه زماني بايد به جاي مردم صحبت كرد و از طرف مردم نتيجه‌گيري نمود و به جاي آنها تصميم‌گيري كنيم.
    ممنوع‌الكارشدن يك مجري و حذف فيزيكي يك فرد به مانند لغو امتياز يك نشريه است، به نظر شما گوينده يا مجري در چنين مواردي هيچ راه بازگشتي نبايد داشته باشد، چه بهتر كه شوراي نظارت در چنين شرايطي از خود يك برخورد رسانه‌اي نشان مي‌داد، چرا كه با رسانه بايد با زبان خود رسانه صحبت كرد، صدا و سيما يك واحد صنعتي، اقتصادي، بازرگاني و يا كشاورزي نيست، به فرموده امام خميني(ره) تلويزيون، چون يك دانشگاه است. پس طبيعي است كه نظارت دانشگاهي با نظارت مكانيكي و يا صنعتي متفاوت است. نظارت رسانه‌اي، جنس رسانه‌اي و رفتار و برخورد با زبان خود را مي‌‌طلبد.
    در تلاش هستيم تا با دعوت از آقايان تمدن، سردار رادان و فرزاد حسني در دفتر نشريه به يك جمع‌بندي درست و منطقي درباره اين موضوع برسيم كه به خاطر شرايط چاپ و كمي وقت و همچنين مشغله‌ بعضي از اين افراد موفق به چنين كاري تا زمان نگارش اين مطلب نشديم. اگرچه هنوز نااميد نيستيم. شايد وقتي ديگر و...


مصاحبه مجله خانواده سبز با فرزاد حسني
در آخرين‌ روزهاي‌ تابستان‌، كه‌ هوا كمي‌ رو به‌خنكي‌ رفته‌ بود، به‌ خانه‌ مجري‌ بازيگوش‌ برنامه‌كوله‌ پشتي‌ رفته‌ بوديم‌. برنامه‌اي‌ كه‌ در مدت‌پخش‌ خود، بسيار با مخاطبين‌ تلويزيوني‌ ارتباط برقرار كرده‌ بود... سخن‌ از فرزاد حسني‌ است‌،متولد 21 شهريور سال‌ 1356 در محله‌خاني‌آباد قديم‌ در جنوب‌ شهر تهران‌... مي‌گويد:عمويم‌ رفيق‌ فابريك‌ مرحوم‌ تختي‌ بود... او فرزندبزرگ‌ خانواده‌اي‌ است‌ كه‌ به‌ جز او دو پسر ديگردارند و فرزاد پسر بزرگ‌ خانواده‌ است‌. شايد باخود بگوييد فرزاد چقدر اطلاعات‌ زيادي‌ دارد و اين‌ همه‌ اطلاعات‌ را از كجا آورده‌ است‌، تنها يك‌پاسخ‌ دارد، پسر بسيار درس‌خواني بود.
پس‌ ازگرفتن‌ مدرك‌ در رشته‌ مهندسي‌ مكانيك‌ (گرايش‌جامدات‌)، رو به‌ خواندن‌ زبان‌ عربي‌ و انگليسي‌آورد و در اين‌ رشته‌ تسلط كاملي‌ دارد... فرزادخيلي‌ دوست‌ داشت‌ روي‌ پاي‌ خود بايستد، ازاين‌ رو شروع‌ به‌ تدريس‌ كلاس‌هاي‌ خصوصي‌كرد، جبر و رياضيات‌ براي‌ او مثل‌ آب‌ خوردن‌بود. از اين‌ رو به‌ تدريس‌ پرداخت‌. مدتي‌ كه‌گذشت‌، فرزاد بي‌خيال‌ دانستن‌ نشد، پس‌ اين‌ بارحرفه‌ بازيگري‌ را انتخاب‌ كرد، به‌ كلاس‌هاي‌(امين‌ تارخ‌) رفت‌ و به‌ دنبال‌ آن‌ در كلاس‌هاي‌سمندريان‌... اما باز هم‌ بي‌خيال‌ دانستن‌ نشد، پس‌رو به‌ پانتوميم‌ آورد. عشق‌ به‌ اجرا هميشه‌ درنهادش‌ شعله‌ور بود، به‌ همين‌ خاطر به‌ راديو رفت‌و به‌ اجرا مشغول‌ شد. استعداد او در اين‌ حرفه‌خيلي‌ زود شكوفا شد و خيلي‌ زود كارگرداني‌برنامه‌هاي‌ راديويي‌ را به‌ عهده‌ گرفت‌. فرزادحسني‌ براي‌ اولين‌ بار كه‌ به‌ او پيشنهاد بازي‌ در يك‌سريال‌ تلويزيوني‌ شد خيلي‌ زود اين‌ پيشنهاد راپذيرفت‌ چرا كه‌ مي‌دانست‌ با بازي‌ در سريال‌مسافري‌ از هند و بازي‌ بزرگاني‌ چون‌ ايرج‌نوذري‌، حميد و سروش‌ گودرزي‌، نسرين‌ مقانلو،شيلا خداداد و شيرين‌ بينا و مجيد مشيري‌ و بهنوش‌طباطبايي‌ باعث‌ مي‌شود كه‌ او خيلي‌ زود درتلويزيون‌ چهره‌ شود و همين‌ طور هم‌ شد.
فرزادحسني‌ با بازي‌ در مسافري‌ از هند پله‌هاي‌ ترقي‌ راخيلي‌ زود طي‌ كرد. اما اوج‌ شكوفايي‌ فرزاد درتلويزيون‌ مجري‌گري‌ برنامه‌ كوله‌ پشتي‌ بود كه‌ درتابستان‌ هر روز غروب‌ از شبكه‌ سه‌ سيما پخش‌مي‌شد. برنامه‌اي‌ كه‌ قرار است‌ فردا به‌ اتمام‌ برسد.فرزاد از محدود مجرياني‌ است‌ كه‌ در استوديوگوشي‌ به‌ گوش‌ خود نمي‌گذارد و كاملا با خطوطقرمز آشنايي‌ دارد. او در اجرا چنان‌ مسلط است‌كه‌ به‌ خوبي‌ و با فن‌ بيان‌ بالايي‌ مهمان‌ برنامه‌ راسوال‌ پيچ‌ مي‌كند و اين‌ يك‌ شيطنت‌ شيريني‌است‌ كه‌ از كودكي‌ در وجود او نهفته‌ است‌. فرزادمي‌گويد: از بچگي‌ حاضر جواب‌ بودم‌. زماني‌سوژه‌ كه‌ پيدا مي‌كردم‌ سعي‌ مي‌كردم‌ آن‌ سوژه‌ رابه‌ صورت‌ طنز بيان‌ كنم‌، به‌ خصوص‌ با دوستان‌ وآشنايان‌ شوخي‌ مي‌كردم‌ و هيچ‌ وقت‌ هم‌ درصحبت‌ كم‌ نمي‌آوردم‌... از بچگي‌ عاشق‌ طنزبودم‌، مجله‌ گل‌ آقا را از اولين‌ شماره‌ دارم‌، چراكه‌ از كودكي‌ به‌ طنز و فكاهي‌ علاقه‌ داشتم‌، البته‌سعي‌ مي‌كردم‌ كه‌ اگر با كسي‌ شوخي‌ هم‌ مي‌كنم‌،ادب‌ و رفتار را رعايت‌ كنم‌.

    فرزاد حسني‌ بسيار با محبت‌ است‌، برعكس‌خيلي‌ها كه‌ غرور دارند، با غرور بيگانه‌ است‌،مجري‌گري‌ را تنها يك‌ شغل‌ مي‌داند، نه‌ چيزبيشتري‌... زماني‌ كه‌ به‌ فرزاد مي‌گوييم‌، جدي‌صحبت‌ نكند و كمي‌ آبگوشت‌ خياري‌ صحبت‌ كند،فكر مي‌كنيد، چه‌ پاسخي‌ داد...؟ (اتفاقا)آبگوشت‌ بهترين‌ غذاي‌ دنياست‌، خاطره‌اي‌ بامزه‌و جذاب‌ براي‌ شما در اين‌ زمينه‌ مي‌گويم‌ تاآبگوشت‌ خياري‌تر شود.
    فرزاد حسني‌، ماشين‌ ندارد، مي‌دانيد چرا؟(چون‌ مي‌گويد اصلا بلد نيستم‌ چه‌ طور ماشين‌برانم‌، گرچه‌ علاقه‌اي‌ به‌ ماشين‌ ندارم‌، دوست‌دارم‌ در خيابان‌ها قدم‌ بزنم‌ و با وسايل‌ نقليه‌عمومي‌ اين‌ور و آن‌ور بروم‌، تا با مردم‌ ارتباطبرقرار كنم‌ و از آن‌ها مطالب‌ جديد يادبگيرم‌...اين‌ به‌ تجربه‌ من‌ در كار اضافه‌ مي‌كند.

    فرزاد حسني‌ حاضر جواب‌ است‌، هرچه‌ كه‌بگوييد سريع‌ پاسخ‌ مي‌دهد، حاضر جواب‌حاضرجواب‌ها است‌، او براي‌ ما يك‌ خاطره‌ ازكودكي‌اش‌ تعريف‌ مي‌كند.
    اين‌ كه‌ من‌ بچه‌ كه‌ بودم‌، سر كلاس‌ خيلي‌ حرف‌مي‌زدم‌، يه‌ روز معلم‌ به‌ من‌ گفت‌: حسني‌! خيلي‌بيشتر از كوپنت‌ حرف‌ مي‌زني‌ و من‌ در جواب‌بلافاصله‌ گفتم‌، خوب‌ براي‌ اينكه‌ ما از بازار آزادهم‌ خريد مي‌كنيم‌، يا مثلا يه‌ روز معلم‌ ورزش‌ براي‌ما گفت‌ كه‌ قرار است‌ امكانات‌ مدرسه‌ دو برابرشود، من‌ گفتم‌: دو برابر هيچي‌ چقدر مي‌شود؟ ازاين‌ كارها زياد مي‌كردم‌. مي‌رفتم‌ سرپشت‌بام‌مدرسه‌ و روي‌ بچه‌ها آب‌ مي‌ريختم‌. وقتي‌ مرامي‌گرفتند مي‌گفتم‌ من‌ كه‌ كاري‌ نكرده‌ام‌، آب‌روشنايي‌ است‌. خلاصه‌ اين‌كه‌ خيلي‌ حاضرجوابم‌. من‌ وقتي‌ كسي‌ مي‌خواهد چيزي‌ بگويداواسط حرف‌ جواب‌ را روي‌ پيشاني‌اش‌مي‌خوانم‌.. به‌ هر حال‌ كار خداست‌ كه‌ كمكم‌مي‌كند.

    باز هم‌ مي‌خواهيد از اين‌ مجري‌ بازيگوش‌بدانيد، برايتان‌ مي‌گوييم‌، او مجرد است‌ و به‌همراه‌ خانواده‌اش‌ زندگي‌ مي‌كند، راستي‌مستاجر هستند، زماني‌ كه‌ به‌ خانه‌اش‌ رفتيم‌، شب‌قبل‌ اثاث‌ كشي‌ كرده‌ بودند، خودش‌ مي‌گفت‌: درحال‌ حاضر آمادگي‌ جلوي‌ دوربين‌ قرار گرفتن‌ راندارم‌، يك‌ روز ديگر بياييد، اما ما كه‌ حاضر جوابي‌را از خودش‌ ياد گرفتيم‌، ول‌ كنش‌ نشديم‌ و او را به‌حياط منزل‌ برديم‌، به‌ همراه‌ مادرش‌ از او چندعكس‌ به‌ يادگار گرفتيم‌، همچنين‌ زماني‌ هم‌ كه‌مي‌خواست‌ به‌ محل‌ كار برود، با كوله‌ پشتي‌ اش‌هم‌ چند عكس‌ يادگاري‌ از او گرفتيم‌ كه‌ مي‌بينيد،گرچه‌ او ديگر از پس‌ فردا با كوله‌ پشتي‌ به‌خانه‌هاي‌ ما نمي‌آيد و... گرچه‌ مي‌گويد: شايد درماه‌ رمضان‌ هم‌، اين‌ برنامه‌ دوباره‌ پخش‌ شود،راستي‌ آخرين‌ خبر اين‌ كه‌ فردا اگر مشكلي‌ پيش‌نيايد سردبير مجله‌ خانواده‌ سبز، مهمان‌ تلفني‌آخرين‌ برنامه‌ (كوله‌ پشتي‌) خواهد بود. اجراي‌آخرين‌ برنامه‌ كوله‌ پشتي‌ برعهده‌ محمدرضاحسينيان‌ گزارشگر اين‌ برنامه‌ است‌ و فرزاد حسني‌به‌ جاي‌ ميهمان‌ پاسخگوي‌ پرسشهاي‌ مردم‌خواهد بود. تمامي‌ عوامل‌ برنامه‌ در جلوي‌دوربين‌ به‌ بينندگان‌ كوله‌پشتي‌ معرفي‌ مي‌شوند. به‌گفته‌ علي‌ زاهدي‌ تهيه‌ كننده‌ موفق‌ كوله‌پشتي‌ اين‌برنامه‌ در ماه‌ مبارك‌ رمضان‌ با رويكردي‌ شاد وبانشاط جوان‌ و... به‌ جمع‌ طرفداران‌ خود بازخواهد


Google


در اين سايت
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
بیوگرافی
محیط زیست، منابع طبیعی، خاک (دکتری تخصصی)، هیئت علمی دانشگاه شیراز
دارای مدرک مشاور حرفه ای کسب و کار(اقتصادی و سرمایه گذاری)،منتورینگ استارتاپ، دارای مدرک و سابقه اجرائی-تحقیقاتی و مربی پدافند غیر عامل،  HSE

مشاهده نحوه تماس و تازه های اینستاگرام، لینکداین و ... در لینک زیر:
https://zil.ink/drafzali.s.f
آخرین نوشته‌ها