یک پاراگراف

گاه نوشته های من

اون بیرون بد بیده ویا تو(طنز)

سید فخرالدین افضلی جمعه بیست و هشتم فروردین ۱۳۸۸، 3:15

 چهار ساله تان نتیجه و سرانجامش را ببینید بیان نمائید اما ایشان بیان می نمود "زبان فارسی زبان علمی دنیا شود!" که این سخن مدتها بعد به این تبدیل شد که آقای وزیر کمی کوتاه آمده و مهلت 50 ساله ای را جهت این تبدیل مهم تعیین نموده اند[لینک این خبر 1لینک مرنبط خبر2] به هر حال مهم این بوده که نیت ایشان خیر است و.... فکر کنم در همین راستا روزنامه "خبر جنوب" در صفحه سوم 27 فروردین آن و با تیتر "وزیر علوم: فرار مغزها را قبول ندارم" [لینک خبر 1 – لینک همین خبر2] موارد جالبی را بیان نموده است و وجود ایرانیان در خارج از ایران را یک فرصت دانسته است که "در خارج به توسعه فرهنگ کشور" می پردازند و فعالیت بنیاد ملی نخبگان را در همین راستاها دانسته است و اما در پایان آن برجسته ترین مطلب خود را گفته که: "مباحث مربوط به حقوق و مزایای اعضای هیئت علمی در حال حاضر در کشور در وضعیت خوبی است و با توجه به اینکه در کشور هزینه ها پائین تر از کشورهای اروپائی است به نفع ایرانیان خارج از کشور است که در داخل کشور حضور داشته باشند." لذا بر خود فرض دانستم چون این مطلب باید بی درنگ و بشدت در تیراژهای وسیع منتشر شود تا همه به طرف ایران سرازیر شوند لذا بد نیست موارد زیر بعنوان مصداق عینی و چاشنی مطالب بالا اضافه گردد تا بیشتر اثر داشته باشد:

  • بنده که دکترای تازه استخدام تخصصی در دانشگاه دولتی شیراز می باشم بسیار مفتخربه نخبگی ام چونکه با کمتر از 180 هزار تومان باقیمانده حقوق ماهیانه قادر به تدبیر زندگی متاهلی با یک فرزند هستم.(حقوق ماهیانه منهای اجاره بهای منزل مسکونی، منهای اقساط وامهائی که برای تسویه حساب مقاطع تحصیلی گذشته مجبور به گرفتن آنها شده ام و منهای وامهائی که به دلیل فاصله زمانی بررسی مدارک و مراحل استخدامی از زمان پایان تحصیلم علیرغم بورسیه بودنم مجبور به اخذ آن شده ام)
  • از مسئولین دانشگاه به خاطر وفور منازل سازمانی در سایزهای 45، 100 و بالای 200 متری ویژه اساتید متشکرم. چراکه در حال حاضر بخش بزرگی از مخارج و کسر بزرگی از حقوق را تشکیل می دهد.پیشنهاد می شود تنوع متراژ منازل کمتر شود تا افرادی مثل من به دلیل سر در گمی در انتخاب، بدون خانه نمانند و مجبور به اجاره منزل آنهم با قیمت های بسیار گران شهرهای بزرگ مثل شیراز نباشیم.
  • مسئولین محترم وزارتی باید توضیح دهند چرا اینهمه اختیار به هیئت امناها و ممیزه ها داده شده است بطوریکه در دانشگاه شیراز گرنت استارتاپ از همه جا بیشتر است، فرمول کارائی همه فرد شمول است[عجب لغتی!]، اینهمه پایه حقوقی سالیانه داده می شود بطوریکه تا قبل از رسمی شدن پایه ای نمی ماند، ضریبهای افزایش حقوق از همه جا بیشتر است و ... که می گویند همه از الطاف این دو رکن مهم در این دانشگاه است.
  • طبق قوانین جدید که هر روز نیز بر انعطاف آن افزوده می شود و هفت خوانهای آن یکی یکی برداشته می شود (از در عقب و صندلی جلو) یک فرد دکتری تخصصی پس از 2 سال باید درخواست رسمی آزمایشی شدن و چند سالی دیگر درخواست رسمی قطعی شدن بدهد در ثانی به مرتبه دانشیاری هم رسیده باشد البته اگر کنتورش صفر نشود (مرتبه ای که اگر نگوئیم خیلی باید بگوئیم برخی از اساتید قدیمی حتی تا باز نشستگی هم به آن دست نیافته اند) یعنی در عرض چند ثانیه می شوید یک کارمند رسمی دولت ولی ثانیه هائی به مقیاس های زمین شناسی (5 الی 7 سال یا بیشتر). نمی دانم چرا مثلاً بانکها همینجوری یکماهه یک کارمند با مدرک کاردانی را رسمی می کنند و اینقدر راحت او را خیال راحت می کنند.(لینک آئین نامه البته آخرین آپدیت را ببینید)
  • با توجه به اینکه تشویقها و کارآئیها و... درون دانشگاهی به اندازه کافی حقوق اساتید دانشگاه مان یعنی دانشگاه شیراز را افزایش داده است (!!) لذا طی قوانینی که نمود آن در امضای قراردادهای همکاری استخدام است به همه افرادیکه جهت توسعه علم و رفع کاستیهای استان فارس ، علاوه بر دانشگاه شیراز در دانشگاه آزاد و سایر مؤسسات خدمت کنند یا سبب شوند پروژه ای به دانشگاه بیاید تشویقیه جانانه ای اعطا شده (یادتان نرود مطلب طنز معکوس است) بطوریکه فرد هیئت علمی تا عمر دارد همه اش به فکر ارتباطهای بیرون دانشگاهی است. قضیه تا حدی جالب است که هر هیئت علمی تازه وارد در این رمینه از طرف مستخدمین و اساتید قبلی آنقدر آگاه می شود که در نهایت هر هیئت علمی فرض می کند در جزیره ای بدون دسترسی به نام دانشگاه شیراز است و مثل بچه خوب درسش را بدهد و بس. اصلاً به ما چه که...؟ اصلاً دانشگاه حق دارد که برای روزهای تعطیل ما یعنی پنجشنبه و جمعه ها تصمیم بگیرد که چه کار کنیم و چه کار نکنیم! سیستم به این دلسوزی ... کی میگه بده؟ اون ...
  • در همین دانشگاه یعنی دانشگاه شیراز بخش علمی وجود دارد که با وجود داشتن فقط یک دو سه تا دانشجو آنهم در دو مقطع کارشناسی ارشد و کارشناسی و فقط یکی دو سه تا مربی فوق لیسانس ساختمانهای وسیع تدارک دیده شده به طوریکه هر شخص ولو آبدارچی نفری دو اتاق بزرگ و مدرن ضد زلزله در اختیار دارد اینهمه اسراف برای چه؟!! از بیان اسم این بخش (به خاطر اینکه می خواهم ریا نشود وکسی فکر نکند از نزدیکان به من می باشند و شاید خودم آنجا ساکن باشم) جداً اکیداً ممنوع می باشم حتی شما دوست عزیز!!
  • شاید به دلیل همه این مصوبات بیش از حد و تخصیص اعتبارهای بیش از حد توقع این وزارتخانه است که این وزارتخانه و از جمله دانشگاه شیراز کسر بودجه 14 میلیارد تومانی مثلاً در سال گذشته نداشت و شاید به همین دلیل هفته گذشته مصوبه وزارتی بود که طی آن "پیگرد رؤسای دانشگاهها" در صورت "تصویب پروژه هائی که بار مالی" داشته باشد[لینک خبر – خبر مرتبط] را خواسته باشد که در اینصورت یکی از مصوبه هائی است که واقعاً به درد دانشگاه شیراز می خورد.
  • در خواست وحشتناک و اظهار امیدواری برای اینکه "ای کاش 10 درصد افزایش حقوق اساتید امسال [لینک خبر – لینک دیگر مرتبط – لینک سوم همین خبر] یعنی سال 1388 تصویب شود" در حالیکه برای سایر کارمندان افزایش 30 درصدی دیده شده است از آن دست خبرهای امیدوار کننده است! البته همین الان خبر خوش وزیر علوم برای دانشگاهیان منتشر شد که البته باید نشست و منتظر اجرای آن خاصه در دانشگاه شیراز شد. (لینک همین خبر خوش)
  • به هر صورت درست نیست دانشگاهی با قدمت دانشگاه شیراز که تر و تازه بودن و آپدیت بودن امکاناتش(!) [البته اگر برخی جاهایش اینهمه وسایل و امکانات داشته باشند!] که اکثراً ازنیم قرن پیش است و ساختمانهائی که بهر حال می توانند بعنوان ساختمانهای میراث فرهنگی استفاده شوند. به همراه همه جاذبه هائی که برای اعضای هیئت علمی متقاضی استخدام و تازه استخدام(نام دیگر بخشی از نخبگان جامعه می باشد) دارد اینهمه مورد توجه باشد که ادامه این روند این بیم را دارد که دیگر نیروئی متقاضی استخدام در دانشگاههای دیگر نباشد. به هر صورت به مسئولین مختلف بالا باید گفت کمی امکانات به این دانشگاه ندهند و کمی بی توجهی کنند بابا! اینهمه جاذبه برای چه! چرا ما را اینقدر از مسئولین دانشگاه راضی نگه می دارید؟ که برخی مسئولین در جواب اعضای جواب هیئت علمی عادل مجبور شوند بگویند، البته در لفافه ای از کنایات و اشارات و انواع صنایع ادبی که خاصه شهر حافظ و سعدی یعنی شیراز است تفهیم کنند که: همین است که هست به عبارتی خواستی بمون خواستی نمون!
  • بحث در موارد بالا خلاصه نشده و باید بقول خارجی ها همینجا "کات" کرد.
  • اگر از این حرفها زیاد زده شود آنوقت "گلیممان کوتاه تر از پایمان شده" که فکر کنم البته از بدی جنسش باشد!

     

نتیجه کلی و فله ای: باید بطور جدی به فکر توسعه فرهنگ در خارج از کشور بود!

-----------------------------------

یک نکته در خصوص لینک دهی بالا: هر چند بنده بنا بر اعتقاد خاص خود که باید نسبت به جامعه اطراف خود بخصوص محیط کاری احساس تعهد نمود و در بهبود آن کوشید که البته دستور دینی است و در قرآن به آن اشاره شده است و قدم اول اطلاع کامل روزانه از این امور است (اگر البته اطلاع رسانی بشود) روزنامه "خبر جنوب" را روزانه مشترک شده ومطالعه می کنم و منبع اولیه خبر های بالا همان روزنامه است اما به دلیل اینکه روزنامه "خبر جنوب" هنوز سیستم لینک دهی مناسب خاص تک خبری ندارد و فقط از تصویر صفحات روزنامه در سایت خود استفاده می کند بنابراین ناچار به لینک دهی مطالب جهت مطلب بالا و سایر مطالب از این دست هستم هر چند منبع خبرها را این روزنامه عنوان نموده ام.

Google


در اين سايت
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
بیوگرافی
محیط زیست، منابع طبیعی، خاک (دکتری تخصصی)، هیئت علمی دانشگاه شیراز
دارای مدرک مشاور حرفه ای کسب و کار(اقتصادی و سرمایه گذاری)،منتورینگ استارتاپ، دارای مدرک و سابقه اجرائی-تحقیقاتی و مربی پدافند غیر عامل،  HSE

مشاهده نحوه تماس و تازه های اینستاگرام، لینکداین و ... در لینک زیر:
https://zil.ink/drafzali.s.f
آخرین نوشته‌ها