چهارمین کارگاه و دغدغه اساتید تازه استخدام!

کارگاه قوانین و آئین نامه های آموزشی و پژوهشی جهت آشنائی اساتید دانشگاه شیراز برگزار گردید. این کارگاه که بیشتر اساتید تازه استخدام در آن شرکت داشتند یکی از کارگاههای مفید بود که البته بحث های جانبی آن با مسئولین شاید جذابیت بیشتری داشت. متاسفانه در سالهای اخیر وضعیت استخدامی اساتید بیش از حد به مساله ارتقا (دانشیاری) وابسته شده است و همین امر موجب ایجاد نگرانیهای بسیاری شده است. این نگرانی از سوی مسئولین و مدرسان این کارگاه نیز ابراز می شد. (اینجانب بحثی بر سر این موضوع که
در چه دولتی این موضوع تصمیم گیری و اجرائی شد ندارم و بیشتر این مطلب من
طرح مساله فارغ از مسائل حاشیه ای می باشد)
بنده اصولاً با این نوع روش استخدامی آنهم برای نخبگان جامعه و البته آنهم در جامعه ای که هنوز از فرار نخبگان گلایه داشته است موافق نیستم و سازکار خوبی نمی بینم. اگر میانگین رسمی آزمایشی شدن اساتید دانشگاه (با داشتن مدارک دکتری تخصصی و بالاتر) چند سال پیش تر سه یا چهار سال بود شاید بطور میانگین و صرفنظر از استثنائات و با توجه به میانگین سنوات لازم به دست آمده برای رسیدن به دانشیاری (که حتی بسیاری در سال سی ام خدمت به آن رسیده اند) را مثلاً ده یا پانزده سال در شرایطی خوشبینانه مثلاً بگیریم(آماری رسمی در این مورد پیدا نکردم اگر شما آماری مستند دارید از طریق بخش نظرات اطلاع رسانی کنید). یک سئوال بسیار مهم مطرح می شود و آن اینکه آیا شخصی با مدرک دکترای تخصصی باید یک سوم یا نیمی از کل سنوات مثلاً ده یا 15 سال را در شرایطی بدون امنیت شغلی یعنی در حالت پیمانی باشد؟
با نگاهی دیگر به روند استخدامی در سایر ادارات و سازمانها مثل بانکها و ... عمق فاجعه ای که در انتظار اساتید تازه استخدام است روشن تر می شود! جائی که در یک بانک کارمندی با مدرک کاردانی چهارماهه وضعیت به رسمی تبدیل می شود در دانشگاه یک استاد با مدرک دکترای تخصصی باید سالها در انتظار رسمی شدن بماند!
اگر دلیل اینچنین سخت گیریهای جدید برای اساتید دانشگاه بحث عدم ایجاد رکود علمی،بالا رفتن رتبه علمی ایران، و لزوم ارتقای اساتید در زمانهای محدود و ... مطرح است به نظر اینجانب باید راهکارهای سوای این مورد را در پیش گرفته و آزمون کنیم نه وابسته کردن استخدام به وضعیت ارتقائی که خود به هزاران فاکتور ریز و درشت از مسائل مالی تا حتی مسائل سیاسی و بین المللی آمیخته است! سنخیت وضعیت استخدام آنهم با ساز وکارهائی که در کشور ما حاکم است (در کشورهای دیگر باید بحثی همه جانبه شود) با اینگونه سیاستهای علمی تلفیقی ندارد!
سئوال دیگر اینکه آیا برای بالا بردن راندمان در سایر ادارات و نهادها نیز این سیاست تقریباً تنبیهی تدبیر شده است؟ یا اصولاً برای بالابردن راندمان در سایر رده های شغلی جامعه اینچنین برخورد شده یا سیاستهای تشویقی بر سایر سیاستها همواره چربیده است؟
فراموش نکنیم که دانشگاههای مادر مثل دانشگاه شیراز همواره در مرکز توجه جامعه بوده و سیر جذب نیروهای مرغوب همواره به دلیل ذهنیت های عالی به اینگونه دانشگاهها بوده است و باید در اتخاذ سیاستهای دیگر نیز این نکته مد نظر قرار داده شود تا در آینده خللی در این سیر عالی پیش نیاید.
مسلم است که بحث در این زمینه بسیار مفصل تر است و این نوشته که در چند دقیقه کوتاه و بدون چرک نویس و پاکنویس شدن نوشته شده است خود ابعاد وسعتری داشته یا حتی منتقدان ویژه خود را خواهد داشت و البته از دانشگاهی به دانشگاه دیگر هم متفاوت است.
اما به هر حال جای شکرش باقی بود که در این جلسه برخی مسئولین دانشگاه و حتی گفته می شد وزیر جدید هم از منتقدان قضیه هستند.
سوای این مورد و با ابراز تشکر از مسئولین دانشگاه برای تدارک اینچنین کارگاههای مفید ای کاش در فضائی دیگر یک جلسه پرسش و پاسخ تخصصی تر با شرکت فعالانه اساتید بخصوص جوان تشکیل می شد و براساس دغدغه های اساتید نظرات جمع بندی و بصورت مدون راهگشائی و یا به مسئولین بالاتر منتقل می شد.
====
پاراگراف زیر ممکن است ارتباطی به مطلب اصلی نداشته باشد.(پس چیست؟)
این جمله ارسالی یکی از خوانندگان با ذوق است با این اعتراض که وی عنوان نموده نوشته های زیبای این سایت خیلی خشک است! منهم اصل نوشته ایشان را می آورم که فضا عوض شود هر چند باید اذعان نمود که شاید به هیچ وجه به مطلب بالا نخورد و باید مطلب زیر تم نوحه داشته باشد نه ... شاید هم از سر ناچاری تم زیر برخی اوقات بدنباشد البته با مفهوم خاص خودش...
The best and most beautiful things in the world cannot be seen or even touched , they must be felt with the heart. ( Helen - keller)