یک پاراگراف

گاه نوشته های من

شجاعت در انشا نویسی

سید فخرالدین افضلی یکشنبه بیست و هشتم شهریور ۱۳۸۹، 12:39
گاهی وقتها مطالبی به دستت می رسه (به هر طریق) که دوست داری دور هم جمع بشید و واسه دوستانت اونها رو بازگو کنی اون چیزی که من الان دارم همین هست! اگر مطلب قشنگی داری داخل نظرات بگذار.

=======

1- عارفی را گفتند :جمله ای بگو که وقتی شادیم غمگینمان کند و وقتی غمگینیم شادمان کند .عارف گفت :این نیز بگذرد 

2- در یکي از دبيرستان هاي تهران هنگام برگزاري امتحانات سال ششم دبيرستان به عنوان موضوع انشا اين مطلب داده شد که ''شجاعت يعني چه؟'' محصلي در قبال اين موضوع فقط نوشته بود : ''شجاعت يعني اين'' و برگه ي خود را سفيد به ممتحن تحويل داده بود و رفته يود ! اما برگه ي آن جوان دست به دست دبيران گشته بود و همه به اتفاق و بدون ...استثنا به ورقه سفيد او نمره 20 دادند فكر ميكنيد اون دانش آموز چه كسي مي تونست باشه؟ دکتر شریعتی

3- این همه جور که من از پی هم می بینم   زود خود را به سر کوی عدم می بینم    دیگران راحت و من این همه غم می بینم   همه کــس خرم و من درد و الم می بینم    لطف بسیار طمع دارم و کم می بینم     هستم آزرده و بسیار ستم می بینم    خرده بر حرف درشت من آزرده مگیر   حرف آزرده درشتانه بود خرده مگیر

Google


در اين سايت
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
بیوگرافی
محیط زیست، منابع طبیعی، خاک (دکتری تخصصی)، هیئت علمی دانشگاه شیراز
دارای مدرک مشاور حرفه ای کسب و کار(اقتصادی و سرمایه گذاری)،منتورینگ استارتاپ، دارای مدرک و سابقه اجرائی-تحقیقاتی و مربی پدافند غیر عامل،  HSE

مشاهده نحوه تماس و تازه های اینستاگرام، لینکداین و ... در لینک زیر:
https://zil.ink/drafzali.s.f
آخرین نوشته‌ها