آیا شما خدا هستید؟

سید فخرالدین افضلی
پنجشنبه یازدهم اسفند ۱۳۸۴، 20:23
[اگر حوصله ندارید مقدمه را بخوانید اینجا را کلیک کنید وگرنه ادامه دهید.] یکی از عادات من، اگر وقت کنم، مطالعه نشریات، بخصوص دانشجوئی است. چرا که خود حدود یکسال و نیم مدیر یک نشریه یعنی "پیک شورا" در 16 صفحه و در سطح کل دانشگاه شیراز بودم. جلسات این پیک هر هفته بطور منظم تشکیل می شد. مشکلات دانشجوئی در آن بخوبی منعکس می شد و با استقبال خوب بچه ها مواجه بودیم [چاپ دوم و سوم و ...] . حتی یادم هست برای اینکه این 16 صفحه با قیمت مناسبی بدست دانشجویان برسد حتی از بیرون دانشگاه هم تبلیغات جذب می شد. مشی ما انتقادی بود و در این نشریه حتی به دبیر شورای مرکزی که یکسالش را من بودم هم گیر می دادند و ... بهر صورت قصدم این نیست که "پیک شورا" را توضیح بدهم. الان در دانشگاه صنعتی اصفهان هم نشریات مختلفی منتشر می شوند. که تیراژشان از چند صدتا تا چند هزار تا می رسد که در نوع خود خوب است. از نشریات میتوان"کیلوئی" انجمن اسلامی مرکزی که بیشتر مشکلات صنفی فرهنگی را می نویسد و داغ توقیف را چشیده است. دیگری که امروز تازه دیدم نشریه ای با جلد رنگی از شورای صنفی است به نام "سروش شورا" که مطالب فرهنگی می نویسد و من مشکل صنفی در آن ندیدم و بالاخره نشریه "باران" که از طرف بچه های مسجد و با پشت زمینه تمام رنگی و رایگان منشر می شود که بیشتر مطالب فرهنگی - سیاسی را منتشر می کند. یک مطلب از نشریه "پیک شورا" برای این قسمت انتخاب کردم که بد ندیدم شما هم بخوانید. عنوان مطلب این است: آیا شما خدا هستید؟
در تعطیلات کریسمس، در یک بعداظهر سرد و زمستانی، پسر شش هفت ساله ای جلوی ویترین مغازه ای ایستاده بود. او کفش به پا نداشت و لباسهایش پاره بودند. زن جوانی از آنجا می گذشت. همین که چشمش به پسرک افتاد، آرزو و اشتیاق را در چشمهای آبی او خواند. دست کودک را گرفت و داخل مغازه برد و برایش کفش و یک دست لباس گرمکن خرید.
آنها بیرون آمدند و زن جوان به پسرک گفت:
حالا به خانه برگرد. امیدوارم که تعطیلات شاد و خوبی داشته باشی.
پسرک سرش را بالا آورد و نگاهی به او کرد و پرسید: خانم! شما خدا هستید؟
زن جوان لبخندی زد و گفت: نه پسرم. من فقط یکی از بندگان او هستم.
پسرک گفت: مطمئن بودم با او نسبتی دارید.
نکته یک پاراگرافی: در این دم عیدی و وقت نو شدن طبیعت و دلها، دوستان و هموطنان کم در آمد خود را از یاد نبرید!